article

مهاجرت چینی‌ها و تولد فرهنگ غذای چینی آمریکایی

غذای چینی آمریکایی

چینی‌ها با سابقه پنج هزار ساله تاریخی و فرهنگی، با دستورالعمل‌ها و روش‌های پخت‌وپز مختص به خودشان، به عنوان مهاجر وارد آمریکا شدند و پدیده جدیدی به نام غذای چینی آمریکایی را به وجود آوردند. به عبارتی می‌توان گفت غذای چینی آمریکایی همان تاریخچه سفر، مهاجرت، سیاست و یک تحول اجتماعی است که علیرغم چالش‌هایی همچون نژادپرستی در آمریکای آن زمان به عنوان یک نوآوری، رشد و نفوذ فرهنگ چینی در آمریکا به وجود آمد. اکنون در آمریکا از ضیافت شام گرفته تا غذاهای بیرون‌بر ۲۴ ساعته، همه جا غذاهای چینی به عنوان پدیده‌ای مدرن و آمریکایی محسوب می‌شوند.

اما تاریخچه پشت سبک آشپزی چینی آمریکایی چیست؟ با وجودی که اکثر غذاهای خارجی از طریق مهاجرت مردم کشورهای مختلف در دهه ۱۸۰۰ به آمریکا به فرهنگ این کشور اضافه شده‌اند، اما هیچ‌کدام به اندازه غذاهای چینی، تاثیر قابل‌توجهی بر فرهنگ آمریکایی نداشته‌اند.

تاریخچه غذای چینی آمریکایی
یک کارت پستال ایالات متحده مربوط به دهه ۱۹۳۰، که یک دکه میوه در محله چینی ها را نشان می‌دهد.

داستان غذای چینی آمریکایی

غذا، فرهنگ و تاریخ همگی عناصری مرتبط با یک‌دیگر هستند و نکته جالب‌تر در خصوص کشوری مثل آمریکا این است که وعده‌های غذایی و غذاهای مختلف این کشور از فرهنگ‌های مختلف نشات گرفته است و به عبارتی غذاهای آمریکایی اکثر نماینده مردم و داستان فرهنگ‌های مختلف را بازگو می‌کنند. برخی از محبوب‌ترین غذاهای ایالات متحده که از فرهنگ‌های دیگر آمده‌اند شامل غذاهای کشورهای چین، مکزیک، تایلند و ایتالیاست.

اگر بگوییم که محبوبیت و معروف شدن غذای چینی در واقع محصول مهاجرت چینی‌ها به آمریکاست اشتباه نگفته‌ایم. اما باید این را هم حتما اضافه کنیم که غذاهای چینی برای آن که در میان آمریکایی‌‎ها پذیرفته شوند، دستخوش تغییراتی شده‌اند و به عبارتی نسخه رقیق‌شده دستورالعمل‌های غذاهای چینی هستند. اما این مسئله با وجود جنبه مهم انتقال فرهنگ چینی به خارج از کشورشان اصلا مهم نیست. بهتر است بگوییم رواج آشپزی چینی در آمریکا و پذیرش آن سرآغازی به ایجاد عدالت و احترام واقعی بین همه فرهنگ‌ها، مذاهب و تاریخ بوده است.

تاریخچه فرهنگ غذایی در آمریکا
برای قرن‌ها، رژیم غذایی مردم بومی آمریکا کاملا بر اساس محصولات کشاورزی محلی بود تا مهاجران سفیدپوست از اروپا وارد شدند.

فرهنگ غذایی آمریکایی

قبل از صحبت در مورد غذاهایی که توسط مهاجران به ایالات متحده آورده شده است، خوب است ابتدا تعریفی از غذاهای آمریکایی داشته باشیم. در حالی که اکثر ما معمولا برگرها، هات داگ و مک‌اند‌چیز را به عنوان غذاهای آمریکایی دسته‌بندی می‌کنیم، خوب است بدانیم مشخص نیست که آیا منشا آنها آمریکا است یا کشورهای دیگر!

بومیان آمریکا، قبل از این‌که کریستف کلمب این قاره را کشف کند، برای مدت طولانی محصولاتی را کشت می‌کردند که بومی منطقه آنهاست. اما با گذشت زمان، آنها در نهایت با انتخاب بذرهای بهتر و هیبریداسیون، عملکردشان را در کشاورزی بهبود بخشیدند و غذاهای روزمره مانند لوبیا، ذرت، گوجه فرنگی، سیب زمینی، کدو حلوایی و حتی شربت افرا را در سبد غذایی خود داشتند.

هنگامی که کریستف کلمب برای اولین بار به آمریکای شمالی رسید و فهمید که وارد دنیای جدیدی شده، شروع به کشف و تبادل غذاهای جدید کرد.

زمان زیادی طول نکشید که غذاها و محصولات غذایی آمریکایی از جمله ذرت، سیب زمینی، انواع جدید لوبیا و کدو، فلفل و گوجه فرنگی به خارج از آمریکا پایشان باز و به سرعت در سفره غذاهای سراسر جهان پذیرفته شدند. هم‌زمان با این صادرات محصولات غذایی آمریکا به کشورهای دیگر، برعکسش هم در این کشور اتفاق افتاد و غذاهایی از اروپا و آسیا به رژیم غذایی بومیان آمریکا وارد شد.

تاریخچه غذای چینی آمریکایی و غذای چینی آمریکایی
کارت پستال تاریخی یک رستوران چینی در محله چینی‌ها در شهر نیویورک بین سال‌های ۱۹۰۷ و ۱۹۱۸٫

سفره چینی‌ها در قلب آمریکا

بررسی تاریخ غذاهای چینی آمریکایی بدون بررسی رفتار آمریکایی‌ها با مهاجران چینی امکان‌پذیر نیست و غذاهای چینی آمریکایی با رویه‌های اجتماعی، سیاسی و قانونی که در آن زمان علیه مهاجران چینی در آمریکا وضع شده بود گره خورده است.

یکی از دلایل استقبال از غذاهای چینی در میان مردم آمریکا، قیمت ارزان غذاها و طعم تند و خاص آنها بود. با این وجود نکته جالب این بود که چینی‌ها برای تطابق خودشان با فرهنگ آمریکایی حتی غذاهایشان را هم با ذائقه آمریکایی تطابق دادند. آنها با مواد موجود در آمریکا و روش‌های پخت خاص خودشان در فرهنگ آمریکا جذب شدند.

چینی‌ها به دنبال کشف طلا وارد آمریکا شدند

اولین مهاجران چینی که از منطقه کانتون (یک شهر بندری غنی در جنوب چین) به آمریکا رفتند، همان افرادی بودند که در پی شنیدن شایعات در خصوص کشف طلا در آمریکا به این کشور رفتند.

اما در تاریخ اولیه حضور چینی‌ها در آمریکا که بخاطر طلا به این کشور مهاجرت کرده بودند همه چیز خوب پیش نرفت چون با پیدا شدن کم طلا، مردم آمریکا، چینی‌ها را به قربانیان این مشکل خود تبدیل کردند و به این ترتیب تبعیض اجتماعی تبدیل به تبعیض قانونی شد. در ابتدای سال ۱۸۵۳ مالیات معدنی علیه مهاجران وضع شد و این مسئله منجر به افزایش تنش شد.

اما آیا چینی‌ها فقط به خاطر کشف طلا وارد آمریکا شدند؟ واقعیت این است که این تنها دلیل مهاجرت گسترش چینی‌ها به آمریکا نبوده است. گفته می‌شود جنگ‌های تریاک (Opium War) که به‌خاطر اختلافات بازرگانی بین چین و بریتانیا صورت گرفت و بدهی‌های فزاینده پس از آن و همچنین دوره‌های مداوم زلزله، خشکسالی و سیل در چین همگی عواملی بودند که منجر به مهاجرت گسترده چینی‌ها از چین به ایالات متحده برای به دست آوردن فرصت و امنیت شدند.

در سال ۱۸۸۲، قانون محرومیت چین به تصویب رسید، و به این ترتیب برای اولین بار لایحه محدودکننده برای مهاجران وضع شد. این قانون همچنین باعث شد آن دسته از مهاجران چینی که قبلا در آمریکا بودند هم دیگر واجد اخذ تابعیت آمریکا نباشند و تنش برایشان ایجاد شود و در ادامه با ممنوعیت مهاجرت در سال ۱۸۹۲ و تصویب ممنوعیت مهاجرت دائمی تا سال ۱۹۴۳ مهاجران چینی مثل دیگر مهاجران دچار مشکلات اساسی شدند.

با وجود تمام این سخت‌گیری‌ها و افزایش احساسات ضد چینی، غذاهای چینی راه خود را در رستوران‌های آمریکایی ادامه دادند.

هر چند در این مسیر شکایاتی در مورد بوی آشپزخانه‌های چینی مطرح شد و مثلا گفته شد گوشت‌هایی که در رستوران‌های چینی سرو می‌شوند خوب نیستند و از این دست افسانه‌ها باز هم غذای چینی در آمریکا راهش را ادامه داد تا این که در دهه ۱۹۲۰ دوره‌ای از تغییرات اجتماعی و رنسانس فرهنگی رخ داد که باعث شد رستوران‌های چینی به گزینه‌ای مدرن برای شهرنشینان آمریکایی تبدیل شوند.

به این ترتیب رستوران‌های چینی تجربه موفقیت جدیدی را با تکامل غذاهایشان به گونه‌ای که مناسب ذائقه آمریکایی باشد در آمریکا ثبت کردند و غذای چینی آمریکایی رسما به وجود آمد.

 آشپزی آمریکایی چینی
در طول نزدیک به ۲۰۰ سال گذشته، غذاهای چینی در ایالات متحده اشکال مختلفی به خود گرفته است.

فرهنگ و آشپزی مدرن چینی آمریکایی

پس از لغو ممنوعیت مهاجرت چینی‌ها در دهه ۱۹۴۰، غذاهای چینی چرخش اصیل‌تری پیدا کردند. مهاجران از بسیاری از مناطق چین به ایالات متحده آمدند و با خود مواد و دستورالعمل‌های چینی را آوردند.

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، غذاهای چینی رفته رفته در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا ریشه دواندند. حتی از منتقدان غذا در شهر نیویورک ستاره کیفیت دریافت کردند و در نهایت هنگامی که سیاستمداران آمریکایی خطوط ارتباطی خود را با چین باز کردند، غذای چینی در شکل واقعی خود در سراسر آمریکا معروف شد.

در طول نزدیک به ۲۰۰ سال گذشته، غذاهای چینی در ایالات متحده اشکال مختلفی به خود گرفته است. بسیاری از غذاهای چینی که امروزه در ایالات متحده سرو می‌شود، منشا چینی دارند. مثلا نودل و پیراشکی حداقل صدها سال در تاریخ چین سابقه دارند.

و برخی از غذاها کاملا محصول تجربه چینی‌های آمریکایی هستند که در رستوران‌های چینی آمریکایی با مواد موجود در ایالات متحده ایجاد شده‌اند. مثل خرچنگ رانگون، مرغ ژنرال تسو و شیرینی خوش‌بختی که همگی منحصر به آمریکایی هستند، بخشی خاص و در حال تکامل از داستان غذاهای چینی شدند.

بله! تاریخ مملو از محرومیت از حقوق، تبعیض سیستماتیک، نژادپرستیِ پذیرفته شده سیاسی و قانونی و ایجاد ترس در نهایت مانع رشد غذای چینی در آمریکا نشد. برای درک تاریخ آشپزی چینی آمریکایی نه تنها طعم، سفر و فرهنگ، بلکه تاریخ بسیار واقعی و بسیار دردناک تجربه مهاجران چینی را باید درک کرد.

نکته مهمی که از مهاجرت چینی‌ها به آمریکا و ایجاد پدیده فرهنگی جدید غذایی به نام غذای چینی آمریکایی می‌توان یاد گرفت این است که غذا نه تنها این توانایی را دارد که ما را به خانه برگرداند، بلکه امکان ایجاد یک خانه جدید را هم امکان‌پذیر می‌کند، خانه‌ای که در آن آشپزهای جوان می‌توانند گذشته و آینده را به یک‌باره در آغوش بگیرند.

دهه ۱۹۷۰ و غذاهای چینی در آمریکا

از اواخر سال ۱۹۶۵ با حذف  قانون سهمیه مهاجرت در آمریکا، روند مهاجرت چینی‌ها به آمریکا رشد کرد و این باعث افزایش گسترده غذاهای منطقه‌ای از سیچون از شمال چین، پکن، هونان و شانگهای به این کشور شد.

در سال ۱۹۶۷، رستوران سیچوان Shun Lee Palace اولین رستوران چینی شد که نظر چهار ستاره را از نیویورک تایمز دریافت کرد. در سال‌های بعد، بسیاری از سرآشپزهای معروف و ماهر چینی به ایالات متحده مهاجرت کردند.

 از دهه ۱۹۷۰، غذاهای چینی بخش مهمی از غذاهای آمریکایی شدند. تا سال ۱۹۸۵، بیش از ۳۰ هزار رستوران چینی در آمریکا وجود داشت که حدود یک سوم از کل رستوران‌های «قومی» در آن زمان را در این کشور تشکیل می‌داد.

امروزه، طبق نظر انجمن رستوران‌های چینی آمریکایی، بیش از ۴۵۰۰۰ رستوران چینی در سراسر ایالات متحده وجود دارد. این تعداد از مجموع مک‌دونالدز، کی اف سی، پیتزا هات، تاکو بلز و وندی بیشتر است.

غذای چینی
چاپ سوی غذایی حاصل آشپزی آمریکایی چینی است که در تغییر نگرش آمریکایی‌ها به مهاجران چینی بسیار مهم بوده است.

تولد غذایی به نام Chop Suey

چاپ سوی (Chop Suey)، یک غذای چینی آمریکایی است که برحسب ذائقه و مواد اولیه موجود در آمریکا شکل گرفت و تا حد زیادی در تغییر نگرش آمریکایی‌ها نسبت به جمعیت مهاجر چینی در آغاز قرن بیستم موثر بود.

با گذر زمان این غذا که مخلوطی از گوشت، سبزیجات و طعم‌های خاص بودبه غذای محبوب جوانان آمریکایی هم تبدیل شد چون بسیار ارزان بود.

صرف نظر از صحت چگونگی به وجود آمدن این غذا، انطباق آشپزی چینی با غذای آمریکایی به وسیله این غذا، عنصری کلیدی در تکثیر و رواج غذاهای چینی در ایالات متحده بود.

مرغ ژنرال تسو، معروف‌ترین غذای رستوران‌های چینی آمریکایی

امروزه در رستوران‌های چینی، معروف‌ترین غذا، مرغ جنرال تسو است. چیزی که این غذا را محبوب کرده احتمالا ترکیب خاصش است که ترکیبی از تکه‌های کوچک مرغ کاملا ترد با سسی خاص است.

اما خوب است بدانید اگر اسم این غذا را برای چینی‌هایی که به آمریکا نیامده‌اند بیاورید، آنها هیچ تصوری از آن ندارند و احتمالا گیج خواهند شد چون این غذا برای اولین بار در آمریکا توسط چینی‌های آمریکایی پخته شده است.

دیگر غذاهای معروف چینی آمریکایی

عالوه بر مرغ ژنرال تسو ، رانگون خرچنگ، رول تخم مرغ، مرغ کنجدی، سوپ ونتون، برنج سرخ شده، جوجه ترش و شیرین، جوجه نارنجی، سوپ داغ و ترش هستند.

ویژگی آشپزی آمریکایی چینی چیست؟

غذاهای چینی آمریکایی از سبک‌ها و عادات غذایی که از استان جنوبی گوانگدونگ توسط اکثر مهاجران چینی آمده قبل از بسته شدن مهاجرت از چین در سال ۱۹۲۴، آورده شده است.

  • یکی دیگر از ویژگی‌های غذای آمریکایی چینی شیرین و ترش بودن آنها است.
  • از طرف دیگر غذاهای آمریکایی چینی فقط گوشتی، سرخ شده و تند هستند.
  • مواد تشکیل‌دهنده شگفت‌انگیزی که در این غذاها استفاده می‌شوند از جمله ادویه‌ها و گیاهان و از طرف دیگر سس‌ها این غذاها را منحصر‌به‌فرد کرده است.

تفاوت غذاهای آمریکایی و چینی چیست؟

روش‌های آشپزی یکی از تفاوت‌های غذاهای آمریکایی و چینی است. در جایی که در کشورهای غربی مثل آمریکا معمولا شیوه‌های پخت غذا محدود به جوشاندن، سرخ کردن، کباب کردن و پختن است در حالی که چینی‌ها روش‌های پخت‌وپزشان بسیار فراتر از روش‌های رایج است و شامل بخارپز، تفت دادن، آب‌پز کردن و سرخ کردن با ووک هم می‌شود.چینی‌ها از روش‌های بیشتری برای پخت و پز استفاده می‌کنند، مانند بخارپز، خورش، تفت دادن، آب‌پز کردن و سرخ کردن سریع با ووک.

از طرف دیگر چینی ها معمولا از روغن حیوانی یا بادام زمینی برای سرخ کردن غذا استفاده می‌کنند اما غربی‌ها بیشتر از کره، روغن آفتابگردان و روغن زیتون استفاده می‌کنند.

۱۸ مهر، ۱۴۰۱

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

چرا غذا و موسیقی کره‌ ای هر روز طرفداران بیشتری پیدا می‌کند؟

غذا و موسیقی کره ای کی پاپ

فکر می‌کنید بین غذا و موسیقی کره‌ ای چه ارتباطی وجود دارد؟ البته، شاید بهتر باشد قبل از پرسیدن این سوال خاص، دنبال جواب سوال عام‌تری باشیم. پس می‌پرسیم «فکر می‌کنید بین غذا و موسیقی چه ارتباطی وجود داشته باشد؟». احتمالا تنها ارتباطی که به ذهنمان می‌رسد یکی از این سناریوها مثل پخش موزیک موقع غذا خوردن است؛ یا شاید زمانی بوده که به صرف غذا در رستوران دعوت شده‌اید و موسیقی زنده هم جزئی از برنامه‌های آن مکان بوده است. صحنه دیگری که ممکن است در ذهن‌مان ظهور کند، پخش موسیقی‌های لایت و بی‌صدا هنگام شام خوردن‌های عاشقانه زوجین و یا موسیقی‌های کلاسیک فاخر در رستوران‌های گران‌قیمت باشد.

اما موسیقی کی پاپ که توسط باندهای پسرانه و دخترانه اجرا می‌شود، سهم بسیار بزرگی را در کنجکاو کردن مردم کشورهای مختلف به غذا و موسیقی کره‌ ای داشته است. بررسی رابطه غذا و موسیقی کره‌ ای هم از آن موضوعاتی است که کنجکاوی عده زیادی را برانگیخته است. عاشقان کی پاپ تنها موسیقی کره‌ای گوش نمی‌کنند، بلکه تمایل زیادی به شبیه کردن ظاهر خود به آنها و حتی تقلید پوششان نشان می‌دهند. ماجرای این عشق به اینجا محدود نمی‌شود! کی پاپ دوست‌ها از سرزدن به رستوران‌های کره‌ای و همراه شدن با فرهنگ غذایی کره هم لذت می‌برند.

فراگیری موج هالیو (Hallyu) کره جنوبی در جهان از کجا شروع شد؟

درست همانطور که گوش میلیون‌ها نفر از طرفداران جوان موسیقی در دنیا به ریتم و آهنگ‌های پاپ کره‌ای آشنا شده، عاشقان غذا و امتحان مزه‌های جدید هم، مزه شیرینی‌ها و ترشی‌های کره‌ای را چشیده‌اند و به دوستان و آشنایان توصیه کرده‌اند. بی‌‌راه نیست اگر بگوییم که هنرمندان موسیقی و هنرپیشه‌های کره‌ای، بخشی از موج هالیوی این کشورند که کره را به عنوان یک بازیگر قدرتمند فرهنگی تثبیت کرده و غذا و موسیقی کره‌ ای را در سراسر جهان مشهور کرده‌اند.

سریال های کره ای
بیشتر لوکیشن‌های سریال یانگوم در آشپزخانه دربار می‌گذشت.

اکنون تقریبا دو دهه است که فیلم و سریال‌های کره‌ای مهمان تلوزیون و سینمای خانگی مردم جهان و ایران شده اند و با خود روش‌های پخت و سرو غذا را هم از مرزهای کره بیرون برده‌اند. معمولا این سریال‌ها که مضامین تاریخی و یا خانوادگی دارند، در لوکیشن‌های ثابتی فیلمبرداری می‌شوند و تعامل شخصیت‌های محدودی را با هم به تصویر می‌کشند. «جواهری در قصر» که با نام یانگوم نیز در ایران معروف شد، داستان دختری بود که در دربار سلطنتی کره جنوبی به عنوان آشپز تربیت می‌شود.

 از جمله ویژگی‌هایی که از تاریخ آشپزی کره جنوبی در این مجموعه تلوزیونی می‌توان فهمید، صرف وقت و دقت بسیار در جزییات آشپزی و آشنا شدن با مقام‌های مختلف شاغلان در دربار است. یانگوم بر اثر لیاقت به مقام بانو اولی آشپزخانه دربار می‌رسد و شخصیت او را مدام در حال چرخش و گردش و هنگام کار در آشپزخانه کنار موادغذایی مختلف می‌بینیم. این سریال سال ۱۳۸۵ از تلوزیون ایران پخش شد و طرفداران فراوانی هم پیدا کرد. در واقع، راه برای دوبله و تزریق فرهنگ کره‌ای به چشم و گوش ایرانی‌ها از همین سریال گشوده شد.

ظهور کره جنوبی با ظاهری جدید، این میگوی کوچک و بی‌مقداری که مابین دو نهنگ غول‌آسا (چین و ژاپن) در اقیانوسی سرگردان به سر می‌برد، یک شبه رخ نداده است. مبارزه با تاثیر بحران اقتصادی آسیا در اواخر دهه ۱۹۹۰، بخشی از سیاست کیم دائه جونگ (Kim Dae-jung)، رئیس‌جمهور سابق کره بود تا کره بتواند روی بازسازی فرهنگی خود برای پیشرفت کشور متمرکز شود.

او که از قدرت همسایگان کره، در تحت‌الشعاع قرار دادن کره جنوبی به خوبی آگاه بود، این موقعیت را فرصتی برای تثبیت کشورش در صحنه جهانی می‌دانست. در واقع، او می‌خواست میگو را از اسارت بین نهنگ‌ها رها کند. بسیار خب! اکنون کره جنوبی نه تنها آن جاندار سخت‌پوست کوچک نیست، بلکه در نوع خود به غولی تبدیل شده است!

غذا و موسیقی کره‌ ای
موج هالیوی کره جنوبی، صادرات فرهنگ این کشور را به خارج موجب شده است.

در میان افزایش علاقه به غذا و موسیقی کره‌ ای ، مصرف‌کنندگان جهانی همه چیز از برنامه‌های تلویزیونی گرفته تا کی پاپ را با آغوش باز پذیرفته‌اند. اکنون، می‌بینیم که مردم از کی فود (K-food) صحبت کرده و رسپی‌های کره‌ای را به لیست غذاهای مورد علاقه‌شان در اینستاگرام اضافه می‌کنند، زیرا علاقه‌ای که در خارج از کشور کره نسبت به این کشور بوجود آمده باعث شده تا طعم غذاهای کره‌ای از مرزهای آن فراتر برود.

در طول دو دهه گذشته، فرهنگ پاپ کره جنوبی به یکی از صادرات اصلی این کشور شبه‌جزیره‌ای تبدیل شده است. K-pop – یا موسیقی پاپ کره‌ای – حس مشترکی را در شنوندگان موسیقی جهانی به وجود آورده است. اگر دقت کنید می‌بینید که فیلم‌های کره جنوبی، دسته‌بندی خاص خود را در پلتفرم‌های پخش ویدئو دارند. کره‌ای‌ها به صادرات فرهنگ عامه یا هالیوی خودشان حسابی مفتخرند!

حالا زمان اضافه کردن غذاهای کره‌ای به این لیست است! محصولات کی فود در سال‌های اخیر از رشد قابل توجهی برخوردار شده‌اند که عمدتاً ناشی از تقاضای پرشمار برای آنها در چین است؛ چین بزرگترین بازار هدف صادراتی کره است و در عین حال فرهنگ آشپزی کره‌ای نیز به شدت تحت تاثیر آشپزی چینی و ژاپنی قرار داشته است. اما در سرتاسر جهان، حتی در ناهارخوری‌های معمولی هم مردم تفاوت بین بولگوگی (Bulgogi)‌ را از بیبیم‌باپ (Bibimbap) می‌شناسند.

در گزارشی از بانک مورگان استنلی (Morgan Stanley) ، تحلیل‌گران سهام این بانک، رشد قابل توجهی را برای فروش کی فود در خارج از کشور کره طی پنج سال آینده پیش‌بینی کردند؛ دلیل این مسئله نیز به تاثیر عمیق  صادرات فرهنگی کره بازمی‌گردد.

غذاهای کره ای
نفوذ فرهنگی عمیق کره موجب محبوبیت غذاهای کره‌ای در دنیا شده است.

 چنین روند رشدی، همراه با فشار شرکت‌های کره‌ای برای گسترش دسته‌بندی‌های غذایی، روش‌ها و زیرساخت‌های توزیعی و جذاب‌تر کردن محصولات کره‌ای برای ذائقه خارجی است که در سال‌های آینده فرصت‌های گسترده‌ای را برای سرمایه‌گذاران صنعت غذایی کره جنوبی ایجاد می‌کند.

کی پاپ کره‌ای چیست؟

کی پاپ بیش از هر اقدام و برنامه‌ای که دولت یا اداره رسمی گردشگری کره جنوبی برای ترویج فرهنگ کره‌ای انجام داده باشد، در آشناسازی مردم جهان با این کشور موثر بوده است. به عنوان نمونه، می‌توانیم شناخت بریتانیایی‌ها را از کره جنوبی در نظر بگیریم که بیش از یک دهه از آغاز آن می‌گذرد.

هرچند امروزه، بیشتر چهره‌های جوان باندهای دختری و پسری کره هستند که برای مشتاقانشان روی صحنه‌های مختلف در لندن و منچستر برنامه اجرا می‌کنند، اما یک دهه قبل از این، سرآشپزها و نوازندگان موسیقی کره‌ای بودند که راه این جوان‌ها را هموار کردند و زیرساخت‌های ارتباط بین غذا و موسیقی کره‌ ای را در سال‌های بعد شکل دادند.

کی‌پاپ یا پاپ کره‌ای، سبک خاصی از موسیقی پاپ عامه‌پسند را در کلاس جهانی به دنیا عرضه کرده است که می‌توان در قیاس با سیستم پیچیده و کارآمد تولیدات الکترونیکی این کشور، ادعا کرد این نوع موسیقی، محصول استودیوهایی است که در واقع کارخانه‌های استعدادیابی و تولید پرفورمر هستند! استودیوها قوانین بسیار سفت و سختی دارند و از سنین بسیار پایین دختران و پسران مستعد را آموزش می‌دهند و از آنها ماشین‌هایی پولساز تولید می‌کنند.

آهنگ‌های گروه‌های کی پاپ به زبان‌های کره‌ای، چینی و انگلیسی هستند. این نوع موسیقی در واقع تلفیقی است از خوانندگی، اجرا، رقص و رپ‌خوانی که موفقیت ملودی‌های جذاب و روتین‌های رقص پیچیده‌اش، مدیران شرکت‌های تولید موسیقی غربی را گیج کرده است. شروع کی پاپ نیز به سال ۲۰۱۲ بازمی‌گردد. زمانی که رپر کره‌ای به نام Psy، ویدیوی آهنگی با نام Gangnam Style را بیرون داد؛ این ویدیو تا به حال در یوتیوب سه میلیارد بار بازدید داشته است.

گروه بی تی اس سفیر غذا و موسیقی کره‌ ای
گروه بی تی اس در حال حاضر از محبوب‌ترین گروه‌های کی پاپ است.

در حال حاضر، پسران گروه بی تی اس (BTS) هستند که خود را به عنوان یک پدیده جهانی تثبیت کرده‌اند که غذا و موسیقی کره‌ ای را هم به هوادارانشان معرفی می‌کنند.

این گروه سال ۲۰۱۳ تشکیل شده و  هر جا برای اجرای برنامه حاضر می‌شوند، طرفداران پروپا قرص‌شان خود را به آنجا می‌رسانند. در همین رابطه، اصطلاحات خاصی در جامعه هواداران بی‌تی‌اس رایج شده است؛ مثلا افراد خود را عضوی از آرمی یا ارتش بی‌تی‌اس می‌دانند.

بی‌تی‌اس اولین گروه کی پاپی است که در جدول آلبوم‌های ایالات‌متحده صدرنشین شد و بیش از ۱۲ میلیون مشترک در یوتیوب دارد. همچنین خبر ملاقات بی تی اس با جو بایدن (Joe Biden)، رییس‌جمهوری وقت آمریکا در خرداد ماه امسال (۱۴۰۱) گواه قدرت این گروه نزد افکار عمومی است.

البته این نوع موسیقی محدود به بوی بندها (Boy Bands) نیست و دختران هم گروه‌های خاص خودشان را دارند و دستاوردهایشان در خارج از کره جنوبی کمتر از همتایان مذکرشان نبوده است. مثلا، گروه سیاه صورتی یا  Black Pink یا اولین گروه دخترانه کی پاپ بود که با آلبوم و تک آهنگ خود به نام Kill this Love، به جدول بیلبورد پرفروش‌های ایالات‌متحده راه یافتند.

همه دنیا مشتریان رستوران‌های کره‌ای

جائه جون (Jae Joon)، مدیر رستوران میس کره‌آ (Miss Korea) در بیرمنگام، می‌گوید: «بیشتر مشتریان ما کره‌ای نیستند. بریتانیایی‌ها چنان از غذاهای ما استقبال کرده‌اند که باعث علاقه تعداد بیشتری از آنها به فرهنگ ما شده است. زمانی بود که مردم این کشور حتی نمی‌دانستند کره کجاست.»

همگام با میل سرسام‌آور به مصرف موسیقی کره‌ای، غذا نیز یکی از عناصر مهم در افزایش محبوبیت فرهنگ کره‌ای بوده است. مثلا باز هم لندن را در نظر بگیریم؛ شهری که قلب آن با مهاجرانش می‌تپد. کلان‌شهری با بافت مهاجرتی رنگارنگ و دارای رستوران‌های فرانسوی، روسی، چینی، هندی، پاکستانی، عربی، ترکی و ملیت‌های دیگر که در جایگاه رستوران‌داری و توریسم خوراک کاملا شناخته و تثبیت شده است، همچنین سرآشپزهای مشهوری مانند جودی جو (Judy Joo) و گوردون رمزی (Gordon Ramsay) دارد که مشتری‌ها برای چشیدن طعم غذایشان سر و دست می‌شکنند.

از دیگر ویژگی‌های خوراک‌شناسی پایتخت انگلستان، صدور دستورهای غذایی ملل به منچستر، بیرمنگام، شِفیلد و اِدینبورگ است. با تمام این اوصاف که سبب می‌شود هر رقیبی قبل از بخت‌آزمایی در این شهر دوبار فکر کند رستوران های کره‌ای و باربیکیوی کره‌ای جدیدترین ملیت اضافه شده به لیست خوراک‌شناسان بریتانیایی است.

غذای کره‌ ای
رستوران‌ها و باربیکیوهای کره‌ای در لیست علاقمندی‌های مردم جهان جای گرفته‌اند.

افرادی که برای صرف گیم‌باپ (Gimbap) و تِتِئَوک گوک (Tteokguk) و جاپ‌چائه (Japchae) در این رستوران‌ها و فست‌فودی‌ها پول می‌پردازند، به جز دانشجویان کره‌ای دور از وطن که دنبال تجدید خاطره با حس نوستالژیک‌شان به غذاهای خانه هستند، توریست‌ها و لندن نشینان‌اند. به علاوه، تقریباً همه سوپرمارکت‌های بزرگ، مواد اولیه یا غذاهای کره‌ای را عرضه می‌کنند، و فروشگاه‌های تخصصی کره‌ای اکنون در اکثر مراکز شهرهای بزرگ دنیا جزء مناظر رایج هستند.

جی راینِر (Jay Rayner)، منتقد غذایی می‌گوید: «علاقه مردم به غذاهای کره‌ای در پنج سال گذشته، مدام روند افزایشی داشته است؛ اما در سال گذشته (۲۰۱۹)، شاهد انفجار استقبال از خوراک و نوشیدنی‌های این کشور بوده‌ایم.»

به گفته جی راینر: «معیار محبوبیت واقعی یک فرهنگ غذایی، زمانی است که اقلام خوراکی آن فرهنگ در سوپرمارکت‌های بزرگ و اصلی وجود داشته باشند؛ امری که در مورد مواد غذایی کره‌ای روز به روز بیشتر و بیشتر اتفاق می‌افتد. همین روند، خود بخشی از گسترش علاقه مردم به فرهنگ کره است.»

رشد تعداد رستوران‌های کره‌ای، به‌ویژه خارج از لندن، تا حدی ناشی از افزایش دانشجویان این کشور است که در دانشگاه‌های بریتانیا تحصیل می‌کنند. طبق تخمین‌ها  53000 کره‌ای در بریتانیا زندگی می‌کنند که همین مسئله بریتانیا را تبدیل به بزرگترین محل تجمع کره‌ای‌های دور از وطن در اروپا کرده است.

البته از این تعداد تقریبا ۲۰٫۰۰۰ نفر از آنها دانشجو هستند. جالب است بدانید که شهر نیو مالدِن (New Malden) در ایالت سورِی (Surrey) بریتانیا، خانه بیشترین جمعیت کره‌ای – تقریباً ۲۰۰۰۰ نفر – است و به همین علت، نام مستعار ” کوریا تاون” یا شهرک کره‌ای (Korea Town)  را روی آن گذارده‌اند.

رستوران کره ای
تصویری از یک رستوران کره‌ای در شهر نیو مالدن در استان سوری در بریتانیا مشاهده می‌شود.

کره‌ای‌ها روزبه‌روز بیشتر در زوایای مختلف زندگی بریتانیایی‌ها نفوذ می‌کنند و علاقه به فرهنگ آنها، حتی فراتر از غذا و موسیقی کره‌ ای کی پاپ می‌رود. مرکز فرهنگی کره در لندن، میزبان جشنواره‌هایی برای نمایش استعدادهای موسیقی این کشور است و جشنواره‌های فیلم کره‌ای نیز برای هر چه بیشتر به رخ کشیدن صنعت در حال شکوفایی سینمایی این کشور در شهرهای انگلستان برگزار می‌شوند.

سه دسته‌بندی غذایی کره‌ای در بشقاب غذای مردم جهان

افزایش فروش جهانی کِی فود، مسیری پر پیچ‌وخم داشته است. تولیدکنندگان این نوع غذاها و چاشنی‌ها، بعد از اشباع کردن بازار داخلی کره، چشم‌انداز خود را به چین معطوف کردند. زیرا  نزدیکی جغرافیایی و فرهنگی چین و کره امتیاز مثبتی برای شروع ورود به بازارهای خارج کره بود. هدف‌گذاری تولیدکنندگان یاد شده برای فروش کی‌فود به چین موفقیت‌آمیز بود و منجر به رشد سالانه ۱۹ درصدی در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ الی ۲۰۲۰ شد. با این حال، در دو سال اخیر، میزان تقاضا در چین نیز به حد اشباع رسیده است و تولیدکنندگان صنعت غذایی کره اکنون به دنبال بازارهای جدیدی می‌گردند.  

همزمان، آگاهی جهانی از غذاهای کره‌ای مسیر رشدی طبیعی را طی کرده است، یعنی به موازات که فرهنگ کره‌ای برای ذائقه خارجی آشناتر شده است، غذاهای کره‌ای نیز معروف‌تر شده‌اند. به یک معنا، افزایش علاقه به محتوای سرگرمی، مانند فیلم‌ها، سریال‌های تلویزیونی و موسیقی پاپ کره‌ای، راه را برای کنجکاوی بیشتر در مورد فرهنگ هموار کرده است، که سپس به نوبه خود درهای آشپرخانه‌ها را به روی آشپزی کره‌ای گشوده است.

تولیدکنندگان کی‌فود نیز در این رابطه بدنبال پاسخ متناسب به تقاضای بازار هستند. در حال حاضر (سال ۲۰۲۲)، سهم کی‌فود در بازارهای جهانی ۴% است که ۱۰ میلیارد دلار درآمد برای کره جنوبی به همراه داشته است. صادرات مواد غذایی کره نیز طی ده سال گذشته سالانه ۱۰ درصد افزایش یافته است.

اسنک کره ای
اسنک‌های کره‌ای در فروشگاه‌هیا بزرگ دنیا یافت می‌شوند.

سه حوزه رشد کی‌فود کدام است؟

سه دسته غذاهای کره‌ای که در خارج از مرزهای این کشور آسیایی محبوب هستند، اسنک‌ها، نودل و کی‌میلز (K-Meals) نام دارد. تنوع محصولات غذایی کره‌ای بسیار زیاد است، اما سه زمینه اصلی رشد عبارتند از: میان وعده ها، نودل‌های فوری و وعده‌های غذایی آماده. بر اساس محاسبات تحلیل‌گران از داده‌های صادرات و تولید ۱۰ شرکت برتر مواد غذایی کره‌‍ای در خارج از این کشور، در پنج سال گذشته (۲۰۱۵ الی ۲۰۱۹)، این سه دسته روی هم حدود ۷۰ درصد از کل فروش کی‌فود را در کشورهای دیگر به خود اختصاص داده‌اند.

اگر فقط آسیا را در نظر بگیریم، طبق آمارهای تحلیل‌گران، افزایش فروش اسنک‌های کره‌ای به شکل بارزی مشاهده می‌شود؛ به ویژه به این دلیل که تولیدکنندگان مواد غذایی در کره، از نظر جانمایی محصولات در قفسه‌ فروشگاه‌ها و منطبق‌سازی با ذائقه مصرف کننده‌ها هوشیارانه رفتار کرده‌اند.

اسنک‌های کره‌ای از نظر نوع محصول، مشابه دیگر محصولات موجود جهانی در دسته‌بندی‌ اسنک‌ها هستند؛ اما شرکت‌های کره‌ای، طعم، بافت و شکل‌ آنها را تغییر داده‌اند تا در بازار جهانی، محصولات خود را از محصولات غربی متمایز کنند.

ازطرفی، در دسته نودل‌ها و رامن، نودل‌های فوری کره‌ای که به دلیل ترکیب راحتی و طعم‌های منحصر به فرد (مانند چیلی  و تند) از رقبا متمایز هستند، در گسترش جذابیت غذاهای کره‌ای نقش کلیدی داشته‌اند. بازار نودل فوری کره جنوبی در یک دهه گذشته در سطح جهانی ۴ درصد رشد کرده است.

کی میلز کره ای
کی میلز یا غذاهای آماده کره‌ای از دسته غذاهای پر فروش این کشور است.

در نهایت، بیشترین میزان سود در صنعت تولید غذاهای کره‌ای از ناحیه کِی میلز بوده است. به نظر می‌رسد نیاز روز افزون به غذای سریع و سرعت در فرهنگ‌های سراسر جهان، باعث اقبال مردم به این نوع غذا شده باشد. وعده‌های غذایی کِی میلز، تجسم واقعی غذای جهانی‌سازی شده‌اند. البته این دسته‌بندی، هنوز در مراحل اولیه نفوذ است و در صورت فراهم آوردن دسترسی بهتر در بازارهای آسیایی و ایالات متحده، می‌تواند رشد سالانه ۲۰ درصدی را تجربه کند.

 پیش‌بینی آینده غذاهای کره‌ای

کره‌ای ها با یک برنامه دقیق موفق شده‌اند خود را از کشوری ناشناخته و منزوی به یک قدرت جهانی تبدیل کنند. در این مسیر، آنها دیگران را ابتدا با جاذبه‌های فرهنگی خود جذب کرده‌اند. در اصل می‌شود گفت غذای فرهنگی کره قبل از دستورهای غذایی ملی این کشور به مردم جهان ارایه شد و بعد از پذیرش اولیه، اکنون این تقاضای جهانی است که تولیدکنندگان غذای کره‌ای در دسته‌بندی‌های مختلف را با موفقیت تجاری مثال‌زدنی مواجه کرده است. غذا و موسیقی کره‌ ای ارتباطی دو سویه و ریشه‌دار با هم دارند.

قرار گرفتن کره در مسیر و جریان تعامل با فرهنگ‌های دیگر، قدرت نرم آن را دوچندان کرده است. توجه به سلیقه و خواست مخاطبان و تلاش برای ارائه محصولات غذایی کره با ایجاد دگرگونی‌هایی که سلیقه‌ها را راضی کند توانسته غذای کره‌ای را به خوبی برندسازی نماید. به عنوان نمونه، چیپس سیب‌زمینی که یک اسنک ساده است در طعمی مثل عسلی و کَره‌ای طرفداران زیادی پیدا کرده و پیش‌بینی می‌شود حتی نودل چیلی شناور در فلفل قرمز فراوان هم در بلند مدت راهش را سر میز غذای ساکنان کشورهای دیگر پیدا خواهد کرد. مسئله‌ای که کره جنوبی با آرامش منتظر تحقق آن است: فتح ذهن‌ها و قلب‌ها با چاپستیک.

با تاریخچه پر رمز و راز غذای کره‌ ای آشنا شوید

تاریخچه غذای کره ای

برای بررسی تاریخچه غذای کره ای، باید دانست کشور کره‌ جنوبی صدها سال زیر سایه نفوذ فرهنگی و سیاسی چین و ژاپن، همسایگان پر قدرت خود قرار داشت؛ با این وجود برخی مورخان تاریخچه کشاورزی در این شبه‌جزیره را تا ۵ هزار سال قبل تخمین می‌زنند. کره‌ جنوبی که از سه جهت شرق و غرب و جنوبی با آب احاطه شده است، زمستان‌هایی سرد و تابستان‌هایی گرم و مرطوب دارد که بر سابقه خوراک این کشور تاثیر عمیقی نهاده‌اند.

همسو با این تنوع اقلیمی‌ که مناطق کوهستانی و ساحلی را شامل می‌شود، مردم این کشور هم غذای خود را از آنچه از دریا، زمین و کوهستان بدست می‌آمد فراهم می‌کرده‌اند. برآیند تاریخ و تعاملاتی که در این جامعه جریان داشته است به تدریج، باعث ظهور مفاهیمی مانند کِی-فود (K-Food) و کِی–دایِت (K-Diet) به عنوان مخفف غذای کره ای و رژیم غذایی کره‌ای شده است.

این دو مفهوم را عده‌ای یکی می‌دانند، اما نباید با هم یکی دانسته شوند. کی فود زیر مجموعه کی دایت است که شامل فرهنگ غذایی این کشور، روش‌های پخت‌وپز، عادات و الگوهای رژیم غذایی می‌شود؛ درحالیکه کی فود صرفا انواع دستور غذاهای کره‌ای است.

کی دایت و کی فود، از عوامل متعددی تاثیر گرفته‌اند: موقعیت جغرافیایی و اقلیم‌های مختلف کره، سلطه فرهنگ چینی و ژاپنی بر آشپزی کره‌ای، مذهب بودایی و آشپزی خاص معابد بودایی، آشپزی دربار پادشاهی کره، مهاجران خارجی چینی، و تعامل دولت کره در عصر جدید با مغرب زمین.

میز غذای کره جنوبی
یک میز غذای کره جنوبی بازتاب‌دهنده سنت‌ها، اقلیم و آشپزی درباری است.

تاثیر اقلیم و جغرافیای کره‌ جنوبی بر فرهنگ غذایی

 از مهم‌ترین جلوه‌های اثرگذاری اقلیم بر آنچه مردم کره به عنوان غذا در سفره خود می‌گذارند، ابداع تکنیک‌های نگهداری غذا و در راس آنها تخمیر است. عامل محرک توسعه این تکنیک‌ها، نیاز مردم کره به حفظ مواد غذایی در طول سال بوده است.

به عنوان مثال، درحالیکه چینی‌ها از سرخ کردن و ترشی انداختن به عنوان اصلی‌ترین شیوه‌ برای به حداقل رساندن آبِ موجود در غذا و محافظت از آن در برابر فساد میکروبی بهره می‌گرفتند؛ یا مردم خاورمیانه شیر را به عنوان اصلی‌ترین ماده غذایی به محصولات تخمیر شده‌ای مانند پنیر تبدیل می‌کردند؛ در کره جنوبی، روغن سرخ‌کردنی یا صنعت دامداری‌ای وجود نداشت.

پس مردم به تجربه متوجه شدند که آنچه در محیط زندگی‌شان فراوان‌‎تر است، یعنی سبزیجات و غلات را بایستی تخمیر کرد. به این ترتیب، خیالشان از بابت در اختیار داشتن غذا طی تابستان‌های گرم و زمستان‌های طولانی و سرد کره راحت می‌شد. در این شیوه از همزیستی با طبیعت، سواحل صخره‌ای شرق، غرب و جنوب کشور و کوهستان‌های شمال دست به دست هم می‌دادند تا بتوان لوبیا، ماهی و سبزیجات نمک سود را تا مدت‌ها نگهداری کرد.

خلاقیت در تهیه غذاهای تخمیری باعث پدید آمدن انواع جانگ‌ها شد، جانگ (Jang) به معنای محصولات تخمیری سویاست و معروف‌ترین انواع آن عبارتند از: کانجانگ (Kanjang) یا سس سویا، دوئِن جانگ (Doenjang) یا رب دانه سویا و گُوچِن جانگ (Gochenjang) (رب فلفل قرمز) و این علاوه بر انواع کیمچی (کلم تند تخمیری) است. به هر روی غذاهای تخمیری گوناگون کره امروز نمادی از آشپزی اصیل کره دانسته می‌شود.

دیگر ویژگی‌های رژیم غذایی کره ای یا کی دایت از این قرار است:

  • دستورهای غذایی بر پایه برنج و غلات است.
  • از غذاهای تخمیری استفاده می‌شود.
  • سبزیجات از فضای باز و دشت‌ها و دریا جمع‌آوری می‌شوند.
  • حبوبات، ماهی و گوشت قرمز در این رژیم وجود دارد. 
گیاهان دارویی در غذای کره ای
از ویژگی‌های آشپزی کره‌ای، استفاده از گیاهان دارویی برای طبخ غذاست.
  • در این رژیم از گیاهان دارویی مانند سیر، پیاز سبز، فلفل قرمز و زنجبیل استفاده می‌شوند. 
  • برای سرخ کردن روغن کنجد و گیاه پریلا (Perilla) به کار می‌رود. 
  •  روغن داغ کردن، یکی از روش‌های پخت است.
  • غذاها با استفاده از محصولات کشاورزی فصلی تهیه می‌شوند.
  • با تنوع غذاهای محلی روبرو هستیم. 
  • استفاده از نودل و رامن رواج بسیاری دارد.

اما گذشته از عوامل محیطی نام برده، فرهنگ غذایی مردم کره‌ جنوبی از چیزهای دیگری هم الهام گرفته است که آشپزی معبد و آشپزی  درباری جزء برجسته‌ترین عوامل هستند. 

آشپزی کره‌ای، آمیخته‌ای از سنت‌های معابد و قصر پادشاهی

مبدا غذاهایی که امروزه بر سر سفره مردم کره‌ جنوبی سرو می‌شود، آشپزی دربار سطلنتی این کشور است. که از ۲ هزار سال قبل از میلاد تا سال ۱۹۱۰ به شکل‌های مختلفی ادامه داشته است و بعد از آن، در جریان تقسیم دو کره بعد از جنگ دوم جهانی، به طور رسمی از قدرت سیاسی خاندان سلطنتی کاسته شد. 

در عین حال، یک هزاره قبل‌تر، با ورود بوداییسم از راه هند به کره جنوبی، آشپزی معبد در این کشور پا گرفت و جا افتاد. بودایی‌ها عمل خوردن را بخشی از تمرینات معنوی انسان می‌دانستند به همین جهت در تهیه و ارایه و صرف کردن غذا آداب خاصی را به وجود آوردند که نتیجه آن، رسیدن به توازن میان شخص صرف کننده غذا و طبیعت بود.

 همچنین در مذهب بوداییسم غذا خوردن تا جایی مجاز دانسته می‌شود که برای تامین انرژی بدن نیاز باشد و نه بیشتر.

تاثیر آشپزی معبد در کره جنوبی
آشپرخانه کره جنوبی از آشپزی معابد و مذهب کنفوسیوسی تاثیر گرفته است.

در بررسی‌ها از قوانین آشپزی معبد به این نتیجه می‌رسیم که این شیوه تهیه خوراک، با وجود قدمت بسیار طولانی خود، بسیار جلوتر از زمانه حرکت می‌کرده است. به نحوی که تاکید آن بر به اندازه خوردن و صرف سبزیجات و مواد تازه برای طبخ غذا، با رژیم‌های نوینی مانند وگانیسم یا گیاهخواری مطلق مشابهت دارد و یادآور جنبش‌های مدرنی مانند از مزرعه تا روی میز (from “Farm to Table”) است.

در همین راستا، رژیم مدیترانه‌ای، گیاهخواری و پاکخواری (کیلین ایتینگ) هم خورنده غذا را به چالش می‌کشند تا از مبدا غذایی که وارد بدن خود می‌کند اطلاع داشته باشد.

بیبیم‌باپ: یادآور تعادل بین یین و یانگ

یین و یانگ که از مفاهیم مطرح شده در بوداییسم است، جزء جدانشدنی انواع غذاهای کره‌ای می‌باشد. پس بر اساس آن باید از خوردن گوشت و سبزیجات خانواده سیر، مثل سیر و پیاز و موسیر پرهیز کرد، زیرا غذاهای نامبرده ماهیتی تند و گزنده دارند که مانع از همگون شدن انسان با مصرف غذا با طبیعت است.

تجلی همین دیدگاه، امروزه خودش را در غذای محبوب بیبیم‌باپ (Bibimbap) کره‌ای نشان می‌دهد. این غذای فوق‌العاده، طرح ساده‌ای دارد: کاسه‌ای از سبزیجات رنگارنگ فصل که با دقت برش خورده و به زیبایی روی بستری از برنج چیده شده‌اند. بعضی وقت‌ها، روی آن قطعاتی از گوشت و/یا تخم‌مرغ سرخ شده‌ای را هم قرار می‌دهند. بیبیم‌باپ یعنی مخلوط کردن چیزها با برنج. نحوه صرف این غذا نیز به این صورت است که همه اجزا را با هم، و با برنج مخلوط کرده و در دهان می‌گذارید.

بیبیم‌باپ مثالی است از غذای کره ای که در آن، اجزای مختلف غذا همدیگر را هنگام ترکیب، کامل می‌کنند. به عنوان نمونه، اگر رنگ‌های داخل کاسه را در نظر بگیرید، در برابر سبزیجاتی با رنگ‌های جاندارِ سبز و نارنجی، برنج سفید یا طلایی و قطعات گوشتی قرار دارد که قهوه‌ای و کاراملی شده‌اند.

بیبیم باپ
بیبیم‌باپ از محبوب‌ترین غذاهای کره‌ای است.

توازن طعم‌ها در این غذا، مزه‌هایی مثل تردی، تازگی و ترشی غذای اصلی را در کنار شوری کیمچی کنار هم قرار می‌دهد که همگی با گوچن‌جانگ آتشین، گوشت گریل شده و آب و لعاب خوشمزه غذا، در هم می‌آمیزد.

در واقع بیبیم‌باپ نمایش کامل این مفهوم است که آشپزی کره‌ای، بر در کنار هم نشاندن بافت‌ها و طعم‌های متضاد استوار شده است.

غذای کره ای و آشپزی در دربار پادشاهی کره

آنچه به عنوان میراث آشپزی درباری کره شناخته می‌شود، سبکی از تهیه و عرضه غذا است که در دربار سلسله جوسون (Joseon چوسان) رواج داشته است. این سلسله از سال ۱۳۹۲ الی ۱۹۱۰ بر کره حکمرانی کردند و شیوه پخت خوراک در دربار چوسان هم اکنون با جهش کره جنوبی به عرصه‌‌های جهانی، در قرن بیست‌ویکم احیا شده است.

 امروزه می‌توانید رستوران‌هایی را در کره جنوبی ببینید که غذا را به شیوه زمان خاندان سلطنتی آماده کرده و عرضه می‌کنند. طبق چیزی که در اسناد به جا مانده از زندگی خاندان سلطنتی می‌توان یافت، هر وعده غذای اصلی با سرو ۱۲ نوع غذای مختلف در کنار برنج و سوپ، داخل ظرف‌های برنزی همراه بوده است.

از آنجا که سلسله چوسان با ۵۰۰ سال سابقه سلطنت، سرآمد فرهنگ در تاریخ کره جنوبی شناخته می‌شود، آشپزی درباری نیز بدل به جزء اساسی فرهنگ خوراک این کشور شرق آسیایی شده است. آماده‎‌سازی غذا برای شاه و خانواده او به عهده بهترین آشپزهای دوران قرار داشت و آنها برای تامین رضایت خانواده سلطنتی و مهمانان‌شان، مواد غذایی‌ای را که از سرتاسر خاک کره دستچین شده بود انتخاب می‌کردند.

در میان مواد اولیه غذایی، هم گیاهان و غلات و حیوانات خاص مناطق جا داشتند، و هم مواد غذایی فصلی آن مناطق. شیوه دوام پیدا کردن خوراک‌پزی سلطنتی کره، در درجه اول از طریق نقل شفاهی دستورها و بعد مکتوب کردن جشن‌ها و مراسم‌های خانواده سلطنتی بوده است.

جزییات وعده‌های غذای روزانه خانواده سطلنتی کره جنوبی  

سوابق مربوط به وعده‌های غذایی روزانه دربار خاندان چوسان، در سندی به نام «پروتکل‌های سلطنتی در محضر پادشاه» یافت شده است که در سال ۱۷۹۵ با جزییات دقیقی نوشته شده است. این سند در واقع شرح سفر پادشاه از کاخ چانگ دوک گونگ (Changdeokgung) به قلعه سووُن هُواسِئُونگ (Suwon Hwaseong) است. سفری هشت روزه که در نهایت با بازگشت شاه به قصر خود پایان پیدا می‌کند و در این مدت، او میزبانی جشن مفصلی را به عهده داشته است.

ضیافت های دربار کره جنوبی
این نقاشی تصویری از یک ضیافت درباری خاندان حاکم کره جنوبی را نشان می‌دهد.

معمولاً وعده‌های غذایی پنج بار در روز سرو می‌شده و شامل این ترتیب بوده است: فرنی یا حریره برنج برای صبح زود، صبحانه سلطنتی حدود ساعت ۱۰:۰۰، یک وعده غذای ساده در بعدازظهر، شام سلطنتی حدود ساعت ۱۷:۰۰، و یک وعده غذایی ساده هنگام شب.

سفره یا میز سلطنتی کره، سوراسانگ (Surasang) نام داشته است و همانطور که گفته شد با ۱۲ غذا از جمله برنج و سوپ و همچنین خورش، قابلمه‌ای از غذای داغ، کیمچی و سس تزیین می‌شد. روی این میز، هم برنج سفید و هم برنج شیرین سرو می‌کردند و رایج‌ترین سوپ‌های مورد پسند خاندان سلطنتی، میوک گوک (Miyeok guk – سوپ جلبک دریایی) و گومتانگ (Gomtang -سوپ استخوان گاو) بودند.

سوراسانگ خود بر چندنوع میز بود:

  • دائوونبان (Daewonban میز گرد بزرگ؛ میز اصلی)،
  • گیوتبان (Gyeotban میز گرد کوچک)
  • چاکسانگبان (Chaeksangban میز مربع)
  • سُوونبان (Sowonban میز کوچک پذیرایی مدوُر)

انواع غذاهای سوراسانگ

از میان ۱۸ نوع غذای اصلی و دورچین که برای خاندان سلطنتی کره سرو می‌شد، می‌توان به این چند مورد اشاره داشت:

نام غذای کره ایمواد تشکیل‌دهنده
دئونگوی (Deoungui)غذای گریل شده یا بروشِت (کباب شده روی سیخ‌های کوچک) از گوشت قرمز یا ماهی است
چانگوی (Changui)غذای گریل شده از جلبک دریایی خشک، نوعی ریشه خوردنی به نام دئودوک یا سبزیجات است
جئونیوهوا (Jeonyuhwa)غذای لذیذی است که داخل ماهیتابه سرخ شده و از گوشت ماهی یا سبزیجات تهیه می‌شود
پیه ئون یوک (Pyeonyuk)برش‌های گوشت خوک آب‌پز شده
سوکچائه (Sukchae)سبزیجات آب‌پز شده و مزه‌دار شده
سانگچائه (Saengchae)سبزیجات خام مزه‌دار شده
جوریگائه (Jorigae)غذایی تفت داده شده و بعد آب‌پز شده با ترکیب گوشت قرمز، ماهی یا سبزی
جانگگوا (Janggwa)سبزیجاتی که ترشی انداخته شده‌اند

البته ترتیب چیدمان غذاهایی که روی هر یک از انواع سوراسانگ‌ها قرار می‌گرفت فرق داشت:

  • دائوونبان را با برنج سفید، میوک گوک (سوپ جلبک دریایی)، تُوگو (Togu – بشقاب استخوان)، سس سویا، سس سویا با سرکه، رب فلفل قرمز با سرکه، چانگوی (جلبک دریایی یا ریشه خوراکی دئودوک کبابی)، دئونگوی (گوشت قرمز یا ماهی کبابی)، ماهی خام، جانگگوا (سبزیجات ترشی انداخته)، سائنگچائه (سبزیجات خام مزه‌دار شده)، سوکچائه (سبزیجات آب‌پز و مزه‌دار شده)، جابان (ماهی نمک سود)، جوریگائه (گوشت/ماهی/سبزی تفت داده و آب‌پز شده)، پیه ئون یوک (برش‌های گوشت خوک آب‌پز)، و غیره می‌آراستند.
میزهای سنتی غذاخوری کره جنوبی
یکی از انواع سوراسانگ‌ها، سوونبان است که در تاریخچه غذای کره‌ ای استفاده می‌شد.
  • سُوونبان (Sowonban میز کوچک پذیرایی مدوُر) با برنج و لوبیای قرمز، گومتانگ (Gomtang – سوپی از استخوان گاو)، کاسه‌ای خالی، بشقاب خالی، سینی، قوری چای تزیین می‌شد.
  • چاکسانگبان (میز مربع) با روغن کنجد، گوشت، تخم‌مرغ، سبزیجات، جانگگوک (سوپ سویای شفاف) پر می‌شد.

دربار سلطنتی کره سالیانه شاهد برگزاری چندین رویداد بود. این رویدادها که با جشن و شادخواری و لذت بردن از انواع غذاها همراه بودند، در تعطیلات ملی مانند جئونگوُل (Jeongwol -روزی در سال جدید قمری که قرص ماه کامل می‌شد)، دانو (Dano -پنجمین روز از پنجمین ماه در تقویم قمری)، چوسئوک (Chuseok -روز شکرگزاری کره‌ای) و دونگجی (Dongji – انقلاب زمستانی) برپا می‌شدند.

علاوه بر این، دیگر مراسم‌هایی که دور هم جمع شدن افراد را بدنبال داشته و در نتیجه، آشپزخانه سلطنتی کره را شلوغ می‌کرد عبارت بودند از: تولد اعضای خانواده سلطنتی (مقیم دربار و خارج از آن)، نامزدی و ازدواج ولیعهد، و مراسم استقبال از فرستادگان خارجی.

در طول ضیافت‌های سلطنتی بزرگی مانند جینیِئُون (Jinyeon) یا جینچان (Jinchan)، از میزهایی با پایه‌های بلند استفاده می‌شد. روی این میزها را با تِتِئُوک (Tteok -کیک برنجی) در رنگ‌ها و سبک‌های مختلف همچنین هانگوا (Hangwa – میان‌وعده سنتی کره‌ای) و میوه‌های مختلفی انباشته می‌کردند که به صورت عمودی روی هم چیده شده بودند.

معمولا خوراکی‌های چیدمان شده روی این دسته از میزها، ۴۰ تا ۶۰ سانتی‌متر ارتفاع داشتند و معنای نمادین آنها آرزوی رفاه و طول عمر برای پادشاه بود. البته، غذاهایی که با این طول و تفصیل تزیین می‌شدند در اصل برای خوردن نبودند! حتی پادشاه هم از آنها نمی‌خورد. بلکه قبل از آنکه میز اصلی غذا را به او تقدیم کنند، رشته فرنگی و غذاهای جانبی ساده‌ای را صرف می‌کرد که روی میز کوچک‌تری سرو می‌شد و این مراسم بخشی از تاریخچه غذای کره‌ ای به شمار می‌رود.

ضیافت های دربار کره جنوبی
روی میز ضیافت‌های درباری در کره جنوبی انواع چاشنی‌ها و ادویه‌ها قرار داشت.

به علاوه، هنگامی که ضیافتی برگزار می‌شد، غذا نه تنها به مهمانان سلطنتی تقدیم می‌شد، بلکه سایر شرکت‌کنندگان ضیافت از جمله نوازندگان دربار، رقصندگان و سربازان هم غذا دریافت کرده و میزهای ایشان را بر اساس رتبه و مقام سرو می‌کردند. پس از پایان ضیافت، ظروف باقی مانده بین بستگان و خادمان پادشاه توزیع می‌شد.

امتداد آشپزخانه سلطنتی کره در قرن بیست و یکم

غذاهای سلطنتی توسط خدمتکاران درباری زن و مردی تهیه می‌شد که از دوران کودکی برای آشپز شدن آموزش‌های دقیقی می‌دیدند. یکی از اصول تهیه غذا در دربار سلطنتی کره این بود که مواد غذایی، سبزیجات، گوشت‌ها، ماهی‌ها و غیره بایستی ظاهری زیبا و سالم داشتند.

آشپزها از بهترین قسمت‌های مواد اولیه بهره می‌گرفتند تا بی‌نظیرترین طعم و سبک غذا را به حضور پادشاه ارائه بدهند. همچنین در خوراک‌پزی از چاشنی‌های قوی استفاده نمی‌شد و از طعم‌های قوی مانند غذاهای با طعم‌های شور و تند یا با بوی تند اجتناب می‌کردند.

 جالب است بدانید که غذاهای دربار سلطنتی سلسله چوسون که دارای چنین آداب و رسوم و دستورالعمل‌های سختگیرانه‌ای است، به عنوان میراث فرهنگی ناملموس کره جنوبی ثبت شده است. این میراث البته به تاریخ نپیوسته و همچنان زنده است، به نحوی که هم اکنون استادان هنر آشپزی سلطنتی به نام‌های هان بوک ریو (Han Bok-ryeo  سومین استاد، از سال ۱۹۴۷تاکنون) و چانگ گیل جا (Chung Gil-ja- استاد سوم، از سال ۱۹۴۸تاکنون) راه آنها را ادامه می‌دهند.  

غذاهای مدرن کره جنوبی
غذاهای مدرن کره جنوبی امتداد سنت آشپزی درباری و مذهبی این کشور هستند.

صدور مکتب آشپزی کره در عصر مدرن

آخرین عامل اثرگذار بر تاریخچه غذای کره ای و فرهنگ غذا در کره‌ جنوبی، برخوردهای تجاری و فرهنگی بین کره و غرب بوده است. کشور کره‌ جنوبی در گذشته به نام «پادشاهی منزوی» شناخته می‌شد، زیرا تنها ارتباط آن با دنیای خارج از طریق کشورهایی مثل چین و ژاپن بود. اما کره‌ جنوبی امروزی، بدون اغراق محل تلاقی شرق و غرب است.

هرچند شنیدنش تعجب‌آور است، اما دستاوردهای مثبت این تلاقی، از یک جنگ سرچشمه گرفت؛ جنگ سال ۱۹۵۳ کره که موجب اشغال این کشور توسط نظامیان آمریکایی شد. با توجه به اینکه حضور افرادی از فرهنگی دیگر لاجرم اثراتی را بر ساکنان خواهد داشت، کم‌کم فرهنگ غربی نیز به تاروپود جامعه سنتی کره‌ جنوبی نفوذ کرد.

نتیجه این شده که امروز باربیکیوی کره‌ای (K BBQ) و مرغ سوخاری کره‌ای که به سبک خوراک مردم این کشور در گوچوجانگ خوابانده شده، بسیار مورد استقبال قرار می‌گیرد و یادآور فرهنگ فست فود آمریکایی است. گذشته از این، اگر در خیابان‌های سئول پرسه بزنید، به راحتی انواع رستوران‌هایی را خواهید دید که این فست فود کره‌ای‌سازی شده را با چاشنی‌های وطنی ارائه می‌کنند.

در نتیجه، شما برای انتخاب مابین نوع فیله و با استخوان جوجه و سس‌های پنیری یا تند و شیرین آزاد هستید. انواع دیگر سس‌ها نیز سویا و سیر است؛ یا اینکه شاید ترجیح بدهید جوجه را ساده میل کنید. شما عاشق کدام غذای کره ای هستید؟

۳۰ شهریور، ۱۴۰۱

غذای چینی ها از دل کدام باورها بیرون آمده؟

فرهنگ غذای چینی

غذا بخش اساسی از فرهنگ چین است و این اهمیت را می‌توان در تاریخچه غذای چینی و فلسفه چین هم دید. به نظر کنفوسیوس که یکی از مهمترین فلاسفه چینی است، یک حکومت نیک باید سه هدف اصلی را سرلوحه اصلیش در کشورداری قرار دهد که یکی از آنها تهیه فراوان و به وفور مواد غذایی برای مردمان است. غذای چینی ها و عادات غذایی‌شان، ریشه در فرهنگ و اعتقادات این مردم دارد و به شدت تحت تاثیر افکار فلسفی یین یانگ و پنج عنصر (آب، چوب، آتش، خاک و فلز) است. حتی اگر فراتر نگاه کنیم، می‌بینیم که فرهنگ غذای چین از دستورالعمل‌های TCM که همان طب سنتی چینی است و شخصیت‌های ملی، دستاوردهای هنری و زیبایی شناسی رژیم غذایی و غیره قرار گرفته است.

نکته مهم این است که فرهنگ غذای چین در طول هزاران سال گذشته از شیوه تولید محصولات غذایی تا سبک زندگی چینی تاثیر گرفته است. در این میان نکات ریزتری مثل ظروف مورد استفاده در آشپزی چینی، فلسفه غذایی، توسعه منابع غذایی، زیبایی‌شناسی و اصول بهداشتی و سلامت هم در فرهنگ غذای چینی مثل همه کشورهای دیگر تاثیر گذاشته است. اما با جهانی شدن، غذایی چینی ها بیشتر از برخی از فرهنگ‌های غذایی دنیا گسترش یافته است.

فرهنگ غذایی چین

ویژگی‌های غذای چینی ها

در فرهنگ غذایی چین، تاکید بیشتر بر متعادل کردن یین و یانگ (شکل ساده‌ای از مفهوم یگانگی متضادها از دیدگاه باستانی چین است) است. از طرف دیگر تازگی و طعم محصول یا غذا اهمیت دارد. به طور کلی یک وعده غذایی معمولی چینی معمولا شامل برنج، سوپ و سه تا چهار تا غذای جانبی است. غذاها از سبزیجات فصلی، غذاهای دریایی تازه یا گوشت یا مرغ به اندازه لقمه درست می‌شوند. چای اغلب با شام به جای نوشابه سرو می‌شود. دسرها معمولا بخشی از وعده غذایی نیستند، اما میوه‌های تازه را معمولا برای کمک به هضم غذا سرو می‌کنند.

چین با وجود قدمت و وسعتی که دارد از آن دسته کشورهایی است که فرهنگ غذایی خاص خودش را دارد. غذای چینی ها مثل همه کشورهای دیگر از نکات و جزئیات خاص خودش برخوردار است که در ادامه آمده است.

غذا خوردن بر اساس فصل

خوردن غذاهای فصلی یکی از ویژگی‌های اصلی آشپزی چینی است. با توجه به پزشکی سنتی و باستانی چین، همه مردم چین هنوز هم معتقدند غذاها را باید با توجه به فصل‌ها بپزند و بخورند یعنی در زمستان، غذا باید طعم قوی‌تری داشته باشد و گوشت در این فصل باید همراه همیشگی غذا باشد اما در تابستان، غذا باید سبک و خنک باشد.

به این ترتیب غالب غذای چینی ها در زمستان شامل خورش‌ها و غذاهای آب‌پز می‌شود و در تابستان غذاهای خنک یا سرد نه فقط از لحاظ طعم، بلکه برحسب طبع مواد غذایی مورد مصرف قرار می‌گیرند.

ارتباط غذای چینی ها با سایر عناصر فرهنگی

برای افراد با سابقه و تحصیل‌کرده در چین، غذا نه تنها برای پر کردن معده و سیر کردن است، بلکه برای به دست آوردن الهامات و نوعی لذت معنوی است. به عنوان مثال، نام غذاهای چینی می‌تواند برای بسیاری از خارجی‌ها گیج‌کننده باشد؛ چون پشت اکثر آنها براساس چاشنی، روش پخت و مواد غذایی اصلی‌شان یک داستان یا حکایت وجود دارد.

نام برخی از غذاهای چینی بر اساس مواد غذایی واقعی، چاشنی‌ها و روش‌های پخت آن انتخاب شده است، در حالی که برخی دیگر بر اساس حکایات تاریخی، داستان‌های افراد مشهور یا حتی نام ظروفی که در آنها غذا پخته می‌شود انتخاب شده است مثلا Fútiàoqiáng که به معنان «پریدن بودا از روی دیوار» است یک غذا با داستان جالبی در خصوص گوشت‌خواری راهبان است؛ یا نودلی با نام «ژنرال در حال عبور از پل» نام‌گذاری می‎‌شوند. یا غذایی به نام «سرِ شیر» یا «مرغ گدا» و «گوشت دونگپو» از دیگر غذاهایی با اسامی خاص پر از داستان است.

غذای چینی ها
در جشن جشنواره سنتی قایق اژدها مردم کوفته برنجی چسبناک درست می‌کنند.

در چین رویدادهای مهم باید جشن گرفته شوند

در چین رویدادهای مهمی مثل عروسی، غسل تعمید یا دیگر مراسم مذهبی باید با غذای مناسب برگزار شوند. در چین اهمیت نمادین غذای خورده شده در دین مهمتر از ارزش غذایی آن است مثلا مصرف یک غذای خاص می‌تواند رابطه بین انسان و خدا و بین مردم را تعیین و دوباره برقرار کند. یا مثلا کوفته برنج برای جشنواره قایق اژدها، کیک ماه برای جشنواره اواسط پاییز و پیراشکی برای جشنواره بهار تهیه می‌شود.

هر چند چین هم مثل همه کشورها بعد از جهانی شدن با تغییرات اساسی در فرهنگ غذایش روبرو شده است مثلا در گذشته غذای سنتی جشن تولد در چین هلو و نودل بوده است اما اکنون کیک و شمع روشن کردن جایگزین شده است. یا در بهترین حالت هنوز برخی از مردم با ترکیب روش سنتی و غربی هر دو سویه را حفظ کرده‌اند.

تاکید بر زیبایی شناسی در فرهنگ آشپزی چین

چینی‌ها توجه زیادی به ظروف دارند و به طور کلی به هماهنگی رنگ، عطر، طعم، شکل و ظروف تاکید دارند. در چشم چینی‌ها زیبایی ظروف چندوجهی است. برخی از ظروف مانند یک اثر هنری در آشپزخانه تهیه می‌شوند.

احتمالا اقداماتی برای مخلوط کردن مواد غذایی با رنگ‌های مختلف در ظرف انجام می‌شود تا برای چشم‌ها جذاب‌تر و از نظر تغذیه متعادل‌تر به نظر برسد. چه هویج باشد و چه کلم، در غذا اینها حکم زیورهای هنری را دارند. از طرف دیگر در چین برای غذاهای مختلف از بشقاب‌های مختلفی استفاده می‌شود تا غذا بر اساس ماهیت و شکل آن سرو شود.

غذا فقط غذا نیست، دارو هم هست

بسیاری از مردم چین به همسانی غذا و دارو اعتقاد دارند. در کتب طب قدیم ثبت شده است که «دارو و غذا از یک منبع هستند» و «دارو و رژیم یک کارکرد دارند». بله! چینی‌ها معتقدند رعایت اعتدال در خوردن مواد غذایی بسیار مهم است.

به همین ترتیب، بسیاری از مواد و گیاهان در پخت و پز توسط مردم محلی چینی استفاده می شود تا نه تنها غذا را خوش طعم کنند، بلکه خواص دارویی آن برای جلوگیری و درمان بیماری جذب بدن شود.

چینی ها بر این باورند که دارو اثر سمی بر بدن دارد و باید تا حد امکان از مصرف آن اجتناب کرد. اگر درمان از طریق رژیم و غذا درمانی شکست خورده باشد، ممکن است به دارو روی بیاورد.

ارزیابی یک وعده غذایی در چین

پس از هزاران سال تکامل و توسعه، مردم چین فرهنگ آشپزی خاص و پیچیده‌ای را توسعه دادند. برای ارزیابی سطح یک وعده غذایی، مردم چین معمولا جنبه‌های زیر را در نظر می‌گیرند:

انتخاب مواد غذایی اصلی مهم در فرهنگ غذایی چین

انتخاب مواد خوب، اولین مهارت یک سرآشپز چینی است و مبنایی برای تهیه یک غذای عالی چینی است. مواد اولیه مورد استفاده در هر نوع آشپزی اعم از مواد اصلی، مواد فرعی، چاشنی‌ها و غیره الزامات خود را برای تضمین کیفیت آشپزی دارد.

و انتخاب مواد غذایی در چین مهم است که کنفوسیوس در این خصوص گفته: ما باید فقط غلات ریز آسیاب شده و گوشت ریز خرد شده بخوریم. یک سرآشپز خوب قبل از آشپزی باید ویژگی‌های تنوع غذا، محل تولید، فصل، دوره رشد و غیره را در نظر بگیرد و مواد تازه، لطیف و مرغوب را برای تهیه غذا ترجیح دهد.

تکنیک های برش با چاقو در فرهنگ غذای چین
یکی از مشخصات سرآشپزهای چینی استفاده ماهرانه از چاقو برای شکل‌دهی و برش مواد خام در پخت‌وپز است.

تکنیک‌های برش با چاقو در آشپزی چینی

یکی از مشخصات سرآشپزهای چینی استفاده ماهرانه آنها از چاقو برای شکل‌دهی مواد خام در پخت‌وپز است. در کل برای چینی‌ها برش درست مواد غذایی برای راحتی در جویدن مواد و همچنین ایجاد جذابیت ظاهری برای اشتهاآوری غذا در فرهنگ غذایی چین بسیار مهم است.

بله! برش مواد غذایی با چاقو از قدم یک هنر مهم در میان آشپزها بوده است و آنها برای کسب این مهارت سال‌ها تمرین می‌کردند و ضمن این که روش‌های برش مواد به اشکال مختلف در پخت‌وپز از جمله شکل نواری، تکه‌ای، مکعبی، گرانولی، پوره‌ای و غیره برای تزئین ظروف به خصوص در جشن‌ها با این برش‌ها به صورت انواع گل یا حروف چینی درست می‌کنند.

مدیریت آتش بخش مهمی از فرهنگ غذایی چین

Huohou کلمه کلیدی و اصطلاح آشپزی چینی است. این کلمه ترکیبی از دو کاراکتر آتش (火) و صبر یا مدت زمان است که به معنای کنترل حرارت در حین پخت‌وپز است.

چینی‌ها معتقدند که کنترل حرارت نقش مهمی در تهیه یک غذای خوشمزه دارد. دمای ووک که یک ظرف خاص برای طبخ غذاست به سرعت در حال تغییر است و رسیدن به پخت درست با این ظرف، بدون چندین سال تمرین دشوار است. این یک مهارت منحصر به فرد برای همه سرآشپزهای چینی است.

سرآشپزهای چینی می‌توانند به طور دقیق قدرت‌های آتش مختلف مانند آتش قوی، آتش متوسط ​​و آتش ضعیف را تشخیص دهند، آنها با مقاومت حرارتی مواد مختلف آشنا هستند، زمان پخت و ماندن غذا روی آتش اجاق را به طرز ماهرانه‌‎ای کنترل می‌کنند و در عملکرد انتقال حرارت (روغن، آب، گاز) تبحر داردند.

با توجه به ماهیت مواد، محتوای آب و شکل، اندازه‌های خرد شده، سرآشپزهای چینی باید ترتیب قرار دادن آنها را یکی پس از دیگری در ووک (نوعی ظرف غذاپزی در چین) تعیین کنند، که باید به صورت انعطاف‌پذیر برای غذاهای مختلف اعمال شود؛ به این ترتیب مواد موجود در ظرف غذای چینی ها را می‌توان در شرایط هدف پخت، در حالی که طعم اصلی خود را حفظ کنند.

مراسم نامزدی و غذای چینی ها
گو دا لی، یا همان مراسم نامزدی، رویداد مهمی در فرهنگ چینی است که با مواد خوراکی همراه است.

اهمیت نمادین مواد غذایی و غذا در چین

در فرهنگ چینی، مواد غذایی به عنوان نمادهایی برای انتقال اطلاعات مختلف استفاده می‌شود مثلا بادام زمینی که به عنوان میوه طول عمر هم شناخته می شود، در چین نماد طول عمر است. پرتقال و شاه بلوط به معنای خوش شانسی است.

نودل به معنای سلامتی و طول عمر است و گلوله‌های برنج چسبناک به این معنی است که خانواده در کنار هم می‌مانند. در آداب و رسوم عروسی چینی، مرد باید به خانه زن شراب یا ماهی بفرستد.

با این حال، تخم مرغ یا ریشه نیلوفر آبی نباید به عنوان هدیه استفاده شود. اما در برخی مناطق، پس از تولد فرزند، تخم‌هایی که والدین به رنگ قرمز در می‌آورند، برای اقوام و دوستان فرستاده می‌شوند. برخی غذاها نماد بدشانسی هستند، مانند گلابی که خوردن آن می‌تواند به معنای جدایی باشد.

تکنیک‌های آشپزی رنگارنگ در چین

قلمرو وسیع چین باعث شده این کشور فرهنگ‌های متنوعی را در زمینه غذا داشته باشد و مثلا سبک و تکنیک‌های پخت هم متنوع باشد: سرخ کردن، آب پز کردن، خورش درست کردن، بخار پز کردن، کبابی کردن و دودی کردن تنها بخشی از سبک پخت‌وپز رایج در چین است. و نکته جالب این است که این تکنیک‌های مختلف پخت و پز در چینب باعث می‌شوند طعم‌های متفاوتی از یک ماده غذایی را بتوان در چین چشید.

در چین غذاها براساس منطقه تقسیم‌بندی می‌شوند و این هشت منطقه شامل غذاهای سیچوان، غذاهای شاندونگ، غذاهای گوانگدونگ، غذاهای جیانگ سو، آشپزی ژجیانگ، غذاهای فوجیان، غذاهای هونان و غذاهای آنهویی می‌شوند.

شاید باورش برایتان سخت باشد اما از بین همه این‌ها تنها یک سبک غذایی یعنی غذاهای منطقه شاندونگ است که از شمال چین می‌آیند، بقیه همه از چین میانه یا چین جنوبی هستند. و این هم احتمالا به این دلیل اتفاق افتاده که مواد غذایی بیشتری در مناطق گرم‌تر جنوبی چین در دسترس است؛ به‌ویژه مناطقی که در کنار دریا یا با برخی رودخانه‌ها یا دریاچه‌ها هستند، تنوع غذایی بخصوص در مورد گزینه‌های غذایی آبزی بسیار بالاست و باعث شده سبک آشپزی این مناطق در دوران باستان ارزشمند باشند.

غذای چینی ترکیبی از پنج طعم
طبق باور مردم چین، غذا دارای پنج طعم است و معمولا غذاهای چین ترکیبی از چند طعم هستند.

غذای چینی ها ، ترکیبی از پنج طعم

مردم چین بر این باورند که غذا پنج طعم دارد که عبارتند از ترشی، شیرینی، تلخی، تندی و شوری. دستیابی به هماهنگی پنج طعم هم از وظایف مهم سرآشپزهای چینی است.

بسیار رایج است که در یک غذای چینی دو یا سه طعم متفاوت وجود دارد. سرآشپز باید ترفند ترکیب طعم‌ها را بداند. چاشنی‌ها به درستی تناسب داشته باشند و تاثیری روی یکدیگر نگذارند. وقتی غذا را می‌خورید، احساس می‌کنید که انواع طعم‌ها به صورت هماهنگ در مواد غذایی ادغام می‌شوند. درست مثل گوش دادن به یک گروه کر. لازم است که صداهای بلند و پایین را به وضوح بشنوید و یک افکت کر متعادل را حفظ کنید.

نقش چاشنی‌های مورد استفاده برای غذاهای چینی

  • از بین بردن بوی عجیب مواد خام
  • افزودن طعم‌های بیشتر به مواد غذایی
  • تعیین طعم کلی غذا
  • افزایش عطر غذا
  • زیبایی ظاهری غذا با وجود ظرف‌های جذاب
ظروف غذای چینی
چینی‌ها معتقدند غذای خوب باید با ظروف زیبا هماهنگ شود.

ظروف ظریف و زیبا، بخشی از زیبایی شناسی غذا

یوان می، شاعر معروف، (۱۷۱۶-۱۷۹۸) در سلسله چینگ، در کتاب خود «فهرست غذاهای باغ سوئی» نوشت: غذای خوب باید با ظروف زیبا هماهنگ شود. به این ترتیب، ظرف می‌تواند به هدف تبدیل شدن به یک غذای برجسته واقعی دست یابد. برای یک ضیافت گران‌قیمت، استفاده از بشقاب‌های باکیفیت با شکل‌های مناسب و طرح‌های تزئینی جذاب بسیار مهم است، بنابراین یک غذای عالی نتیجه تطبیق غذای خوشمزه و بشقاب شیک خواهد بود.

ظروف سنتی چینی عمدتا از سفال، چینی، برنز، طلا و نقره، یشم، لاک و چوب ساخته می‌شوند. زیبایی این ظروف لذت زیبایی شناختی را به ارمغان می‌آورد که تنها به کیفیت، شکل و نقوش تزئینی آنها محدود نمی‌شود، بلکه در ترکیب هماهنگ غذا و ظرف آن نمایان می‌شود.

از آنجایی که رستوران‌های چینی در سرتاسر جهان گسترده شده‌اند، خارجی‌ها می‌توانند در هر زمانی غذای چینی را در خانه بخورند. بیشتر غذاهایی که در این رستوران‌ها سرو می‌شوند، واقعا سبک معمول غذاهای چینی نیستند، بلکه غذاهای نوسازی شده‌ای هستند که با ذائقه مردم محلی سازگار شده‌اند.

با صدا غذا خوردن، آروغ زدن و لیسیدن انگشت در چین

با وجود تمام جذابیت‌هایی که از فرهنگ غذایی چین گفتیم باید این را هم خاطر نشان کنیم که همه آداب و نکات فرهنگی چین در مورد غذا برای ما ایرانی‌ها جالب نیست. مثلا چینی‌ها معمولا هنگام خوردن نودل، آن را با صدا می‌خورند و سر و صدا کردن بی‌ادبی تلقی نم‌شود، بلکه تعارف و بیان لذت بردن از غذا محسوب می‌شود. در برخی موقعیت‌ها، صدای بلند حتی به این معنی است که شما غذا خوردن را تمام کرده‌اید.

از دیگر نکات بدی که شاید در اکثر نقاط دنیا منفی است اما در چین بسیار رایج، آروغ زدن بعد از غذاست. در چین آروغ زدن به عنوان نشانه لذت بردن از غذا تلقی می‌شود و به عنوان یک تعریف و تشکر از سرآشپز در نظر گرفته می‌شود.

اغلب استخوان‌ها و دانه‌ها، پوست و هر چیز دیگری را که نمی‌خواهند قورت دهند، روی زمین یا پارچه میز می‌ریزند و از نظرشان ایجاد این آشفتگی بزرگ بد نیست. چینی‌ها به تف کردن کف رستوران‌ها هم معروف هستند.

اما جالب است که بدانید چینی‌ها هم لیسیدن انگشتان یا باد کردن بینی هنگام غذا خوردن را ناپسند می‌دانند و برای مصرف خلال دندان دهان خود را می‌پوشانند.

از نکات دیگر در فرهنگ خوردن غذا در چین این است که در چین مردم معتقدند تمام برنج خود را باید بخورند، اما ترک مقدار کمی از مواد غذایی دیگر اشکالی ندارد. چینی‌ها هم‌چنین سرو غذای زیاد را برای نشان دادن میزبانی خوب ضروری می‌دانند. نمک زدن روی غذای چینی ها را هم توهین به نحوه پخت غذا تلقی می‌کنند.

چین و غذا
رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۲، چاپستیک‌های خود را در کنار رهبران چین آماده می‌کند.

اهمیت مهمان نوازی در چین

مردم چین دوست دارند میزبانی کنند و به گونه‌ای پذیرای مهمانشان باشند که به آنها خوش بگذرد. پس اگر میزبان آنها هستید یا خودتان میزبان هستید، توجه به آداب سفره و آداب غذا خوردن بخش ضروری از مهمان نوازی این کشور است و الگوی سرو غذای چینی ها هم از این موضوع تاثیر پذیرفته.

مردم چین دوست دارند با هم غذا بخورند. بهترین صندلی، معمولا آنی که رو به ورودی و شرق است، برای بزرگ‌تر یا مهمان اصلی در نظر گرفته شده است. به همین ترتیب، بزرگ‌تر یا مهمان اصلی غذا خوردن را آغاز می‌کند و بقیه دنبال می‌کنند.

کاسه‌های جداگانه جداگانه برای برنج استفاده می‌شود و غذاهای دیگر در کاسه‌های مشترک سرو می‌شود. برای چیدن غذا از ظروف مرکزی از چاپستیک یا قاشق غذاخوری استفاده می‌شود. بیشتر مردم چین در حین غذا خوردن با چاپستیک و برای سوپ قاشق‌های کم عمق سرامیکی را ترجیح می‌دهند. بازی با چاپستیک یا نشان دادن آنها به سمت شخص یا غذایی که می‌خواهید تحویل بگیرید، بی‌احترامی محسوب می‌شود.

از دیگر آداب رایج سفره می‌توان به برازنده و متواضع بودن هنگام غذا خوردن، عدم ایجاد سروصدا یا آشفتگی زیاد، برداشتن کاسه برای خوردن برنج و تشکر از میزبان در پایان غذا اشاره کرد.

۱۸ مهر، ۱۴۰۱

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

تاریخ کاکائو و افسانه‌های قوم مایا

تاریخ کاکائو قوم مایا

قوم مایا که دو هزار سال قبل از تولد مسیح در بخش­‌های جنوب مکزیک، کشورهای گواتمالا و بِلیز (Belize)، و بخش‌­های غربی هندوراس و اِل‌سالوادُور پدید آمدند، در معماری، ستاره­‌شناسی،کشاورزی، تقویم‌­نگاری و نوشتار از پیشگامان تاریخ بودند. افسانه‌­های مایاها رنگ و بوی اعتقاداتشان نسبت به جهان را دارد. تاریخ کاکائو هم با اعتقادات آنها گره خورده است.

این قوم باستانی، که همچنان جمعیتی چند میلیون نفری از نوادگانشان در نواحی اجدادی زندگی می­‌کنند، جهان را دارای ساختاری مشخص می‌دانستند و آسمان و زمین را به طبقات متعددی تقسیم کرده بودند. مایاها به خدایان و الهه‌­های متعددی باور داشتند. غذای رایج آنها انواع ذرت، لوبیا، کدو و فلفل تند بود. در ادامه داستان پیدایش جهان و نقش کاکائو را در سه پرده مختلف :کاکائو و افسانه پیدایش جهان، ایسکاکائو، الهه کاکائوی مایاها و کاکائو به عنوان غذای خدایان مایا روایت می‌­کنیم. این افسانه همچنین با افسانه پیدایش انسان که به عقیده مایاها از گیاه ذرت بوده است ارتباط نزدیکی دارد.

افسانه پیدایش جهان به روایت مایاها

از نظر مایاها جهان با تاریخ کاکائو آغاز می‌شود. وقتی همه جا سکوت بود و سکوت و آب. نه زمینی بود، نه نوری، نه گیاهی، نه انسانی و نه حیوانی. تنها شش الهه وجود داشتند که بدن‌شان از پرهایی به رنگ آبی و سبز پوشیده شده بود و در آب‌­های دنیای نخستین آرمیده بودند. اسامی آنها عبارت بود از الهه‌­های کشاورزی و شکل‌­دهنده، ته­په­ئو (Tepew) و افعی کِتزال (Quetzal) به همراه ویشپیاکُوک (Xpiyacoc) و اِشموکانه (Xumucane). الهه‌­ها به قلب آسمان یا هوراکان (Hurakan) کمک کردند تا زمین را خلق کند. جوهره روح و قدرت معجزه­‌وار الهه­‌ها باعث شد تا زمین توانایی خلق کردن موجودات را داشته باشد. حالا زمین، قلب داشت.

افسانه پیدایش جهان مایا
درخت کاکائو در وسط تصویر است و سر خدای ذرت روی درخت قرار دارد.

الهه­‌ها برای جدا کردن زمین از آسمان، درخت سیبای (Ceiba) بلندی را کاشتند تا جا برای تمام انواع موجودات باز شود. ریشه‌­های این درخت تا عمیق­‌ترین عمق طبقه نهم دنیای زیرزمینی مایا رفته بود و تنه‌­اش بر سطح زمین قرار داشت. شاخه­‌های زمین به سیزدهمین طبقه از جهان زبرین می‌­رسید. سپس، گیاهان برای زندگی روی زمین خلق شدند و بعد حیوانات آمدند، اما حیوانات سخن گفتن بلد نبودند و پرستیدن را بلد نبودند.

خلق ماه و خورشید از دانه کاکائو

حالا زمین و آسمان وجود داشت، اما خبری از ماه و خورشید نبود. در دنیا پرنده­ مغروری وجود داشت که نامش هفت ماکائو (Seven Macaw) بود. این پرنده پر ادعا خودش را خورشید و ماه می‌­دانست. ادعایی که حقیقت نداشت. پرنده یاد شده توسط دو برادر دوقلو که فرزندان خدای ذرت بودند و از کاکائو خلق شدند نابود شد. این موضوع بخشی جذاب از تاریخ کاکائو در قوم مایاست.

این برادرها، اوناخ پو (Hunajpu) و اِشبالانکه (Xbalanque) نام داشتند و با پرتابِ نیزه­‌ای، هفت ماکائو را از بین بردند. مادر دوقلوهای قهرمان، ایچکیک (Ixkik) بود و آنها را هنگامی آبستن شد که در دنیای زیرین به سر می‌­برد. ایچکیک با اون اوناکپو (Hun Hunahpu)، پدر دوقلوها صحبت کرد و دوقلوها را از دانه کاکائویی که اون اوناکپو، کف دستش تف کرد باردار شد.

طبق افسانه‌ها، در آن موقع، اون اوناکپو توسط شیبالبا (Xibalba) -خدای دنیای زیرزمین- کشته شده بود. دو برادر در بازی با توپ بسیار ماهر شدند و خدای دنیای زیرین را به مبارزه طلبیدند تا بدین ترتیب پدرشان را زنده کنند. خدای زیرزمین موافقت کرد تا صرفا در صورتی با آنها بازی کند که از عهده امتحان­‌های دنیای زیرین موفق بیرون بیایند.

دوقلوهای افسانه ای مایاها
برادران دوقلوی افسانه‌ای مایا که پسر خدای ذرت بودند.

دوقلوها با تکیه بر هوش و مهارت خود در این بازی برنده شدند و پدرشان در قامت خدای ذرت دوباره زنده شد. دوقلوها از زیرِ زمین بیرون آمدند و به سمت آسمان رفتند، یکی از آنها خورشید شد و دیگری ماه. حالا که خورشید و ماه در آسمان حضور داشتند، الهه­‌ها سومین نوع انسان را با استفاده از ذرت سفید و زرد خلق کردند.

ایکسکاکائو، زنی نماد باروری، برکت و شکلات

علاوه بر افسانه خاصی که مایاها در مورد پیدایش جهان دارند، نقش کاکائو در زندگی آنها با خلق و پرستش الهه‌ای به نام ایسکاکائو (Ixcacao) تکمیل می‌شود. در قلب اساطیر مایاها، روح ایکسکاکائو می­‌درخشد. این الهه اغلب با لباسی از شکوفه­‌های سفید یا در قالب زنی تصویر می‌­شود که دانه­‌های کاکائو از سر و رویش آویزان است. مایاها او را در کنار سایر الهه‌­های کشاورزی پرستش می­‌کردند و ایکسکاکائو برایشان نماد باروری، تغذیه و مراقبت و شفا بوده است. پیشوند ایکس در اسم او نشاندهنده مونث بودنش است و ترجمه نام او “زن کاکائویی” است.

بنا به اعتقاد اقوام مایا، ایکسکاکائو کشاورزی را به مردم یاد داد و در بدنیا آمدن دوقلوهای مقدس نقش داشت. در آغاز زمان او الهه‌­ای بود که در دنیای مونث زیرین زندگی می­‌کرد و در آن زمان، پرداختن به کار کشاورزی، به عهده زنان بود. الهه کاکائو مسئولیت مقدس خود را اطمینان از فراوانی غذا برای مردمش می­‌دانست تا از نبود گرسنگی اطمینان پیدا کند و در واقع، انرژی زنانه و مادرانه او معطوف به تامین امنیت برای مردم است.

ایسکاکائو الهه کاکائوی مایا
ایسکاکائو، الهه‌ای است که همراه دانه‌های کاکائو ترسیم می‌شود.

در کیهان‌شناسی مایاها کوهستانی به نام «کوه جهانی» وجود دارد که در مرکز همه چیز قرار داشته و نمایانگر غذا و فراوانی، منبع غذاها و گیاهان آیینی بسیار مهم مردم مایا بود. کوه یاد شده از جسد خدای ذرت بوجود آمده است و خدای ذرت شخصیتی است که به عنوان منبع زندگی دیده می‌شود. بعد از شکافته شدنِ بدنِ خدای ذرت توسط خدای رعد، از نسل او میوه­‌های مختلفی بوجود آمدند. مایاها تصور می­‌کردند میوه­ کاکائویی که توسط ایکسکاکائو تولید می‌­شود، خواص مست‌کننده و تقویت‌کننده جنسی دارد و یکی از رسوم‌شان دم کردن کاکائو و نوشیدن آن به عنوان یک نوشیدنی تند و تلخ و شیرین بود.

کاکائو، غذای خدایان مایا

از دیدگاه مایاها، کاکائو یک غذای الهی بود که اغلب با عنوان “غذای خدایان” از آن یاد می­‌کردند و مورد احترام قرار می‌­گرفت. بسیاری از افسانه­‌ها و آیین­‌های مایاها، از افسانه آفرینش گرفته تا مناسک مرگ، با تکیه به کاکائو به عنوان منبع قدرت بنا شده‌­اند و پایه و اساس خاصی دارند. دوقلوهای قهرمان از کاکائو متولد شده‌­اند. در پُوپُول وو (Popul Vuh)، کتاب مقدس مایاها، منشأ الهی کاکائو روایت می‌شود.

بنا به نوشته­‌های این کتاب، درخت کاکائو، تجسم خدای ذرت است و کاکائو دانه‌ای است که پدر دوقلوها، با آن دوشیزه زیرزمینی (مادر دوقلوها) را باردار می‌کند. در نتیجه این ارتباط، اوناخ پو و اِشبالانکه به دنیا می‌آیند. در اصل، این دو به معنای واقعی کلمه، از کاکائو متولد می‌­شوند. داستان زندگی آنها در پوپول وو شرح داده شده است و این دو با صفت‌­هایی مثل توپ­‌بازان حرفه‌­ای و جنگ‌جویان قوی و زیرک توصیف می­‌شوند.

احتمالا مایاها معتقد بودند که با خوردن کاکائو، می‌­توان صاحب این ویژگی‌های قهرمانانه شد و این موضوع در تاریخ کاکائو اهمیت زیادی دارد. جنگجویان قبل از نبرد کاکائو مصرف می‌کردند تا انرژی بگیرند و شکست‌ناپذیر باشند و غلاف‌های کاکائو را هم اغلب به‌عنوان نوعی محافظ معنوی یا لباس برای مسابقات  می‌پوشیدند.

خدایان مایا و شکلات
دو خدای مایا در حال تبادل کاکائو با هم هستند.

این کاربردها با واقعیت کاکائو مطابقت دارد- کاکائو حاوی متیل گزانتین‌­هایی (Methyl xanthine) مانند کافئین و تِئُوبرومین (Theobromine) است و متیل گزانتین­، اثرات محرک دارد. بنابراین، کاملاً منطقی به نظر می‌­رسد که مصرف کاکائو برای جنگجویان و توپ‌بازان مفید بوده و در نتیجه با آداب و رسوم مایاها و اسطوره‌­های آنها ارتباط داشته باشد.

بنابراین، کاکائو هم یکی از عناصر اصلی در مراسم تشییع جنازه مایاها بود و آنها، به‌ویژه اعضای خانواده‌های سلطنتی­، همراه با ظروف مخصوص نوشیدن شکلات دفن ­می‌­شدند که پر از نوشیدنی‌هایی دارایِ ماده کاکائو بود. به این ترتیب، امیدوار بودند که انتقال مرد­گان به شیبالبا از نظر معنوی تسهیل شود.

ظروف ریو آزول

ظروف معروف ریو آزول (Rio Azul) در سال ۱۹۸۴ به هنگام جستجوهای حفاران در قبر یکی از حاکمان مایاها یافت شده و گمان می‌رود که حاوی چندین نوع نوشیدنی شکلاتی بوده باشد. این ظروف اولین شواهدی هستند که نشان می‌دهد در تاریخ کاکائو مایاها مردگان خود را همراه با نوشیدنی شکلاتی خاک می­‌کردند و اهمیت شکلات را در مراسم تشییع جنازه این قوم نمایان می‌­کند.

دفن مردگان مایا همراه شکلات
مایاها مردگان خود را همراه شکلات در ظروف ریو آزول دفن می‌کردند.

از نظر علمی هم بین مراسم تشییع جنازه و اسطوره، با فواید کاکائو مطابقت وجود دارد. کاکائو حاوی اپی کاتچین (Epicatechin) است، ترکیبی که اثرات آن شبیه بی­‌حس کننده‌­ای خفیف است، و می‌توان از آن برای عادی ساختن فشار جریان خون، به ویژه در آنهایی که پرفشاری خون دارند، استفاده کرد. احتمالا مایاها فکر می­‌کردند که نوشیدن کاکائو برای کسانی که نزدیک به مرگ هستند، تسکین­‌دهنده خواهد بود و در سفرشان به شیبالبا کمک‌شان می‌کند. همین روایات افسانه‌ای است که تاریخ کاکائو را جذاب می‌کند.

۱۶ شهریور، ۱۴۰۱

افسانه­‌های غذایی: الهه‌ها و خدایان در بشقاب غذا 

افسانه های غذایی

گذشتگان ما به دلیل ارتباط نزدیک با طبیعت، شناخت و آگاهی دست اولی نسبت به آن داشتند. آنها در مورد ارتباط اجزای طبیعت با هم و ارتباط انسان با طبیعت، به برداشت‌هایی دست یافته بودند و داستان‌­های زیادی از آنها ساختد. داستان­‌هایی که امروزه از پس صدها قرن و چند هزاره، بدل به افسانه شده است، اما همچنان رنگ و بویی از حقیقت در آنها قابل مشاهده است، مانند داستان افسانه‌های غذایی.

در افسانه‌­های ملل مختلف، برای کارکردها و عناصر جهان، الهه­‌ها و خدایانی تصور شده‌­اند که مسئول به وجود آوردن چیزی یا دفع شر چیزی هستند و وظیفه انسان احترام گذاشتن به آنها و از این راه، احترام گذاشتن به نیروهای بزرگتر حاکم بر دنیاست.

مطالعه در مورد خدایان و الهه­‌های باستانی غذا و افسانه­‌هایی که روییدنی‌­های مختلف (ذرت، گندم، جو، زیتون، کاکائو، چای و …) را مقدس شمرده­‌اند، به انسان در کشاورزی کمک کرده‌­اند و دانش تهیه غذا را به او یاد داده‌­اند، در کنار جذابیت خود، ما را با خردمندی اجداد انسان آشنا می‌­کند.

این افسانه‌­ها دعوتی است برای اینکه به غذای داخل بشقاب­‌هایمان طور دیگری نگاه کنیم. آن را یک نعمت بدانیم و بابت بدست آوردنش شکرگذار هستی باشیم. بر ماست که به درگاه الهه‌های مادر، این تامین‌­کنندگان غذا، حامیان و تغذیه­‌کنندگانی که سیرمان می­‌کنند، ستایش و سپاسگزاری کنیم!

الهه یونانی دیمیتر
الهه دیمیتر یونانی همه جا با خوشه‌های گندم در دست تصویر می‌شود.

الهه‌های مرتبط با باورهای اقوام در مورد مفاهیم غذا

اقوام مختلف، استعاره‌­های غذایی مختلفی دارند که به شیوه زندگی و محل زندگی‌­شان وابسته است. اما سرآمد تمام استعاره‌­هایی از این دست، در نظر گرفتن زمین به عنوان مادری حیات­‌بخش است. زمینی که آب و خاک پر برکت آن، هزاران نوع میوه، غله، گیاه، ماهی، پرندگان و چهارپایان را برای تغذیه در اختیار انسان می‌­گذارد.

انسان نیز برای قدردانی از این موهبت، غذا را به عنوان هدیه به پیشگاه خدایان و الهه‌­ها تقدیم کرده و در مقابل، از آنها برای کشت موفق یاری خواسته است. باورهایی که هنوز هم در جهان وجود دارند، از نماز و دعا و نیایش‌­های جمعی که برای بارش باران و سبز شدن زمین یا گذراندن یک سال کشاورزی موفق انجام می­‌شود تا مراسم‌­های پر زرق و برقی که هندوها برای تقدیم غذا، شیرینی و نوشیدنی به خدایان خود برگزار می‌­کنند. همگی این­ها مثال‌­هایی آشناست.

از طرف دیگر، رویش جوانه‌­ها، رسیدن محصول و خشکیدن گیاهان، چرخه­‌ای مشابه چرخه زندگی انسان است و نو شدن دنیا را بدنبال دارد. کنار هم گذاشتن مرگ و زندگی، باروری و ناباروری و نظم و بی­‌نظمی در تفکر انسان‌­ها، با رستگاری و زندگی دوباره گره خورده است و “زن” سمبل و تجسد عینی این مفاهیم است. پس، بی­‌دلیل نیست که کشاورزی، محصول، گیاه، باروری، برکت و غذا به طور کلی به الهه‌­ها نسبت داده شده است یا الهه­‌ها به نوعی در آن نقش دارند.

از جمله آنها می‌­توان به الهه باروری آزتک‌­ها به نام تِلازُولتِئُوتِل (Tlazolteotl)، اِین و آنو (Aine and Anu) در باور سلتیک‌­ها یا دیمیتر (Demeter) یونانی‌‌ها، سیریز (Ceres) رومی‌­ها و دِوی (Devi) هندی‌­ها اشاره کرد. آها نِجُوکُو (Aha-Njoku) که به نام “بانوی سیب زمینی شیرین” هم شناخته می‌­شود، مورد پرستش مردم ایگبُوی (Igbo) نیجریه است. الهه بومیان آمریکا، زنی است که هدایایی از جنس ذرت، باروری و رزق و روزی را با خود به ارمغان می‌­آورد.

الهه باروری قوم آزتک
تِلازُولِتئُوتِل، الهه باروری قوم آزتک، با مجموعه مفاهیم برکت، غذا و زاد و ولد ارتباط دارد.

در مقابل، خدای ذرت در باور مایاها یک مرد است و ذرت گیاهی است که انسان از آن پدید آمده است. الهه بالی در اندونزی، دِوی سِری (Dewi Sri) است و هر ماه برای گرامیداشت باروری و برنج، جشن گرفته می­‌شود.

رومیان الهه­‌ای به نام اُدسیا (Odessa) داشتند که مخصوص جشن و غذا بود و خواهرش بیبِسیا (Bibesia) الهه نوشیدنی است. هاتور (Hathor)، الهه مصری عشق و زیبایی، همچنین به عنوان “مادر غذا” و “آورنده غذا” شناخته می‌­شود. ایکسکاکائو (Ixcacao)، الهه باروری مایاها است که گرسنگی را بیرون کرده و هدیه­‌اش شکلات و کاکائو است. همچنین کاکائو در داستان پیدایش جهان و خلق ماه و خورشید در باور قوم مایا نیز جایگاهی ویژه دارد و پسران خدای ذرت از کاکائو بوجود آمده‌­اند.

پُومُونا (Pomona) به عنوان الهه رومی باغ­‌ها، مراقب درختان میوه است و از آنها محافظت می­‌کند. نام او ریشه کلمه فرانسوی سیب (pomme) است. سِدنا (Sedna) الهه اینوییت‌­ها (Inuit) یا اسکیموها است که تمام ماهی‌­ها و حیوانات دریا را برای تغذیه و رزق و روزی مردمش فراهم کرده است. اسکیموها، پینگا (Pinga)، الهه حیوانات خشکی و کاریبو را نیز می‌­پرستند.

در آسیا و شرق آسیا انواع باورها و افسانه‌ها در مورد برنج و الهه‌های مرتبط با آن وجود دارد که خبر از فرهنگ غنی و چند هزار ساله کشاورزان برنج‌کار آسیا در مورد این محصول غذایی می‌دهد.

در کنار این الهه‌­ها که مستقیما با غذا ارتباط دارند، الهه‌­های آتشگاه و اجاق نیز کم نیستند، آنهایی که با نور و شعله خود به ما اجازه آماده‌­سازی غذا را می‌­دهند: هِستیا (Hestia)، وِستا (Vesta)، بریجید (Brigid)، کامو فوچی (Kamui-Fuchi)، و بسیاری دیگر.

الهه‌های باستانی شرقی: از شاخ آفریقا تا شرق دور

در آیین زرتشتی، الهه­‌هایی مثل تیشتَر، اَمِرتات و خُردات با مفاهیم مربوط به برکت، باروری، سرسبزی گیاهان و رمه­‌ها در ارتباط هستند و نتیجه کارشان سیر شدن مردم و از بین رفتن گرسنگی است. تیشتر، الهه‌­ای است که هنگام خلقت جهان، آب­‌ها را در سراسر زمین پخش می‌­کند و دانه گیاهان را نیز در مسیر آب‌های جاری رها می­‌سازد تا همه جا سبز شود. همینطور فرزند عطا می­‌کند و حامی مردمان است.

اَمُرداد (که با نام­‌های اَمِرتاته، اَمِرتَه و اَمُوردات هم نامیده شده است)، ماه پنجم سال است، او نگهبان گیاهان است و باعث رویش آنها و فراوانی گله­‌های گوسفند می­‌شود. او و خرداد (هـَئوروَتات، خُـردات یا هُردات) هر دو مونث بوده و با محافظت از آب­‌ها و گیاهان، گرسنگی و تشنگی را دفع می‌­کنند. 

امرتات الهه نگهبان گیاهان و رمه ها در ایران باستان
امرتاتکه ماه پنجم سال به نام او نام‌گذاری شده، الهه نگهبان گیاهان و محصولات است.

مصریان، خدایی به نام اوزیریس (Osiris) دارند که نیروهای ابدی طبیعت را در کنترل دارد. بنا به افسانه­‌ها، او به دست برادرش سِت (Set) کشته می‌شود و همسرش ایسیس (Isis) و خواهرش نِفتیدا (Nephtida) وی را دوباره به زندگی برمی‌­گردانند. طبق این داستان، بعد از اینکه اوزیریس و ایسیس صاحب پسری می­‌شوند، اوزیریس دوباره می‌­میرد و این بار جسد او را قطعه‌قطعه کرده و در نقاط مختلف دفن می­‌کنند.

اوزیریس، فرمانروای دنیای مردگان می­‌شود و مسئولیت برداشت محصولات کشاورزی را نیز برعهده دارد. این مراسم به صورت آیینی درآمده و هر سال در فصل درو و خرمن­‌کوبی تکرار می­‌شود که نشان­‌دهنده ارتباط تنگاتنگ مرگ و زندگی با هم است. زندگی دوباره او، خود را در شکل سبز شدن گیاهان و آمدن بهار نشان می­‌دهد. همچنین مصربان به الهه‌­ای به شکل مار به نام رنِنِوتِت (Renenutet) اعتقاد داشتند که بر برداشت محصولات زراعی نظارت دارد.

هندوان، الهه­‌ای به نام آناپورنا (Annapurna) دارند که به نوعی همان پارواتی (Parvati)، همسر خدای شیوا (Shiva) است. آنا به معنی (غذا) و پورنا (کاملا پر شده، سیر) است. او الهه تغذیه، غذا و آشپزی است. آناپورنا در باورها و آداب و رسوم هندوها نقشی حیاتی دارد، زیرا غذا بخشی جدایی­‌ناپذیر از جامعه و عبادت است. غذای هندوها با هوشیاری و آگاه بودن به قداست غذا پخته می‌­شود و هندوها برکت خدایان را از طریق کیمیاگریِ غذا دریافت می‌­کنند. فرهنگ غذای سنتی هند عمدتا بر پایه گیاهخواری شکل گرفته و با پرستش خدایان و الهه‌ها ارتباط بسیار تنگاتنگی دارد، هرچند طی دو دهه اخیر رو به تغییر می‌رود.

تمثال آناپورنا به شکلی تصویر می‌­شود که مانند یک مادر مهربان، در یک دستش ظرفی مرصع و مقدس حاوی برنج و در دست دیگرش قاشق دارد و آماده غذا دادن به پیروان است. در مقابل او، بشقاب­‌های زیادی قرار دارد که نمادی از وعده او برای فراهم کردن غذا است.

آناپورنا، الهه هندی غذا
آناپورنا، الهه هندی در حال تقسیم برنج با همسرش شیوا دیده می‌شود.

در آن سوی آسیا، در ژاپن با اُوکموچی (Ukemochi)، الهه شینتو (Shinto) ژاپنی روبرو می­‌شویم که معنی اسمش “الهه مالک غذا” است. این الهه تصویری از برکت و فراوانی است که حتی بعد از مرگ او هم ادامه دارد. طبق افسانه­‌ها، هنگامی که آماتراسو (Amaterasu- الهه خورشید شینتو) از اُوکموچی خواست تا برای خدای ماه، تسوکُویُومی (Tsukuyomi) مراسم پذیرایی را آماده کند، اوکموچی غذا را از دهانش به چند جهت بیرون پرتاب کرد.

هنگامی که به سمت دریا آب دهان انداخت، ماهی‌­ها بیرون ریختند که نماد فراوانی، زن و خرد است. وقتی به جنگل آب دهان انداخت، انواع طعمه­‌های شکار از جمله گاو و اسب از دهانش بیرون آمدند و وقتی در جهت شالیزار آب دهان انداخت، برنج به وجود آمد. القصه، هنگامی که اوکموچی غذای بالا آورده را در مقابل تسوکویومی قرار داد، خدای ماه چنان آزرده شد که او را کشت.

اما اوکموچی حتی در هنگام مرگ هم به تولید برنج (نماد خوشبختی و رزق و روزی)، لوبیا (نشانه شانس خوب و دفع ارواح شیطانی)، ارزن و حتی کرم ابریشم از ابروهای خود ادامه داد. او از سر خود، گاو (نماد کشاورزی و کار برای رفاه دیگران) و اسب (نماد استقامت و خلاقیت) را تولید کرد.

دانش کشاورزی، هدیه‌ای از جانب خدایان

در اساطیر باستان، همه چیز هدیه‌­ای از سخاوت خدایان است، حتی دانش مورد نیاز برای تولید بهتر غذا. مثال‌ها در فرهنگ‌های مختلف فراوان است: خدای سومری، اِنلیل (Enlil)، بیل می‌سازد و آن را به انسان می‌دهد تا زراعت کند. در چین، شِن نُونگ (Shen-nung)، کشاورزی مقدس است که نحوه کشت را آموزش می­‌دهد.

او اولین کسی است که زمین را شخم زده و دانه می‌­کارد. در روایتی دیگر کشف چای در چین را هم به شِن نُونگ نسبت می‌دهند. طبق روایت­‌ها در مورد نقش شن نونگ در آموزش کشاورزی، او دانه‌­هایی را می‌کارد که یا از آسمان باریده بودند یا پرنده بنفش رنگی آنها را پراکنده کرده بود. هندوهایی که صمیمانه الهه دِیوی را می­‌پرستند، از طرف آناپورنا، الهه خانواده، با برنج پاداش می­‌گیرند.

همینطور بنا به عقیده هندوها، تولید عسل توسط زنبورها به دلیل مداخله الهی دو خدای دوقلو به نام آوینز (Avins) است. الهه یونانی، آتنا (Athena)، درخت زیتون را از اعماق زمین بایرِ آتیکا (Attica) می‌­آفریند. بین­‌النهرینی­‌ها حتی به افتخار نینکاسی (Ninkasi)، الهه مِی، شعر کوتاهی سروده بودند که لطف او را دلیل عمل آمدن خمیر با افزودن مخمر آبجو به آن می­‌دانند و اوست که به نانواها الهام می­‌دهد تا کنجد و گیاهان را به نان اضافه کنند.

کشاورزی در دنیای باستان
کشاورزی در رم باستان هنگام کار روی زمین زراعتی خود تصویر شده است.

در حماسه گیلگمش (Gilgamesh)، الهه ایشتار (Ishtar) از پدرش خدای آنو (Anu) می‌­خواهد که از گاو نر بهشتی برای مجازات گیلگمش استفاده کند. هنگامی که آنو پاسخ می‌­دهد که گاو نر حتی یک دانه گندم هم برای مصرف مردم روی زمین باقی نخواهد گذاشت، الهه به او اطمینان می‌­دهد که ذخایر غلات ذخیره شده در انبارهای غله اوروک (Uruk)، برای هفت سال متوالی عدم برداشت محصول کافی است و آنها می­‌توانند برای مردم و گله­‌هایشان غذا داشته باشند.

ارتباطی عرفانی بین انسان و غذا

الهه‌­ها و خدایان، رابط انسان و غذا بوده‌­اند و ارتباط بین انسان­‌ها و خدایان، به غذا کیفیتی مقدس می­‌بخشد، که در دایره وسیع‌­تر نوعی همبستگی عرفانی بین انسان با گیاهان و حیوانات ایجاد می­‌کند. وقتی انسان­‌ها غذای نذری مصرف می­‌کنند به نوعی متقاعد می‌­شوند که در نهایت، غذایی الهی می­‌خورند.

پیشکش غذا در اساطیر، امری رایج است و برای جلوگیری از خشم خدایان، کاهنان موظف بودند که برای عبادتگاه‌­ها غذا تهیه کنند. هر خدایی به غذای خاصی علاقه دارد. به عنوان مثال، کاهو سبزی مورد علاقه سِت خدای مصری است. در اساطیر هندو، خدای دارماتاکور (Dharmathakur) فقط هدایای سفید (برنج، شیر، مرغ) را می‌­پذیرد، در حالی که داکینی (Dakini)، الهه نیمه_شیطانی و نیمه_الهی، از گوشت خام قدرت می­‌گیرد.

اوزیریس خدای مصری
پیروان اوزیریس، خدای مصری، به او غذا پیشکش کرده و او را می‌پرستیدند.

الهه بسیار محبوب دیگر هندی به نام کریشنا (Krishna) در کودکی به خانه‌های دهقانان می‌رود و از آن‌ها کره می‌گیرد، زیرا به کره علاقه زیادی دارد. بنابر این، هندوها برنج آب‌­پز مخلوط با دانه کنجد، شیر، کره آب شده و عسل را به اجداد عرفانی خود که در جهان دیگر به سر می‌بردند، تقدیم می­‌کردند. اوشون (Oshun)، الهه اوریشا (Orisha) است که بر آشپزخانه حکومت می­‌کند. او عاشق سیب زمینی شیرین، کدو تنبل، لیمو، کدو حلوایی، دارچین، عسل و وسایل آشپزخانه است.

یونانیان قبل از اینکه دست به کاری بزنند، به خدایان قول می‌­دادند که برای جلب حمایت‌شان، به آنها هدیه بدهند. اگر کسی توانایی خرید حیوان قربانی را نداشت، کیکی به شکل گاو نر، گاو ماده یا گوسفند درست می‌­کرد و به معبد می‌­برد. همینطور وقتی شهرها توسط دشمنان محاصره می‌­شدند، یا زمانی که گوشت کم بود، یونانی­‌ها به خدایان هدیه می‌­دادند.

آبجو یک محصول غذایی است که اغلب در اساطیر بین‌النهرین، مصر و اسکاندیناوی به آن اشاره می‌­شود. به طور خاص صحبت از آبجو در اساطیر بین‌النهرین فراوان است. الهه­‌ای به نام اینانا (Inana)، خدای اِنکی (Enki) را با آبجو مست می­‌کند تا اسرار بهشتی را از او بدزدد. در اساطیر یونان هم، مِی، برجسته­‌ترین نقش را ایفا می‌­کند.

به علاوه، ولزی‌­ها تصور می‌­کردند مِی‌خواری، تحمل دنیای وحشتناک زیرین را دلپذیرتر می‌­کند. به عنوان مثال، در دنیای اموات ولز که به نام آنون (Annwn) خوانده می‌­شود، چشمه‌ای وجود دارد که از آن مِی می­‌جوشد.

گیلگمش پس از سفر طاقت‌فرسای خود در جستجوی “گیاه زندگی” به خوابی عمیق فرو می‌­رود که هفت روز طول می­‌کشد. میزبان آن مکان، اوتناپیشتیم (Utnapishtim)، به همسرش می­‌گوید: شروع کن [به] پختن نان و هر روز یک قرص کنار سرش بگذار و علامتی بر دیوار بزن تا بدانی چند بار نان پختی.

در ستایش خدای بومیِ جانگاوال (Djanggawul) در استرالیای امروزی آیینی برگزار می‌­شد که طی آن نان می‌­پختند و در آن منحصراً از آرد نخل ساگو (Sago) استفاده می­‌کردند. خوردن این نان، پیوند دوستی مقدسی بین شرکت‌­کنندگان در جشن ایجاد می‌­کرد.

الهه هندی آمریتا حامل شهد جاودانگی
آمریتا در حال حمل شهد جاودانگی تصویر شده است.

در اساطیر یونان هم، آمبِروسیا (Ambrosia) غذایی است که به خدایان المپیا (Olympia)، جوانی و زیبایی ابدی می­‌بخشد. برخلاف شهد که یک نوشیدنی است، آمبروسیا احتمالاً نوعی غذاست. اعتقاد بر این بود که خوردنش حتی یک فرد معمولی را جاودانه می‌­کند. همتایان هندی آمبروسیا عبارتند از: آمریتا (Amryta)، که شهد جاودانگی موجود در کف اقیانوس در دستان اوست و سوما (Soma) که اکسیر بهشتی‌ او جاودانگی را در زمین تضمین می‌­کند. بومیان استرالیا هم داستان­‌هایی در مورد اکسیر جاودانگی تعریف کرده‌­اند، اگرچه این اکسیر نامی نداشت.

نتیجه‌­گیری

به سر بردن در دل طبیعت و ارتباط مستقیم با اتفاقات طبیعی که انسان توضیحی برای آنها پیدا نمی‌­کرد، سبب شد تا اقوام مختلف برای پاسخ به پرسش‌­هایشان و نیز برای در امان ماندن از شر و طلب برکت بیشتر، خدایان و الهه­‌هایی را ابداع کرده و بپرستند. نقش این الهه‌ها و خدایان در زندگی بشر دیروزی بسیار پر رنگ بوده است و مراسم و آیین‌­ها و اعتقادات بی‌شماری از آنها نشات گرفته­‌اند.

این خدایان خودساخته روی تمام جنبه­‌های زندگی انسان­‌ها اثرگذار بودند و جلب رضایت‌شان هدف اصلی اقوام بود. با وجود پراکندگی زیاد و فاصله جغرافیایی ما بین تمدن­‌های مختلف، شباهت میان دسته­‌بندی‌­هایی که انسان­‌ها برای افسانه­‌ها و خدایان‌شان قائل بودند شگفت‌­انگیز است.

همچنین به نظر می­‌رسد افسانه­‌ها رنگی از حقیقت نیز در دل خود دارند که موجب دوام پیدا کردنشان تا امروز در میان جوامع روستایی و قومیت­‌هاست. امری که در مورد غذا باعث شده تا انسان‌­ها نه فقط احترام ویژه‌­ای برایش قائل باشند، بلکه آن را فراتر از ابزاری برای رفع یک نیاز ببینند و به مرکز توجه و عبادت خدایان تبدیل شود.

۲۱ شهریور، ۱۴۰۱

راهنمای کامل غذا خوردن در رستوران کره‌ای

رستوران کره ای و آداب غذا خوردن

اگر روزی به یک رستوران کره‌‌ای دعوت شدید، چطور باید غذا بخورید؟ باید آب نودل را سر بکشید؟ اصلا باید غذا را از کدام طرف ظرف شروع کنید؟ غذا خوردن برای کره‌ای‌ها، چیزی بیشتر از تلاش برای سیر شدن است؛ پس وقتی سر میز غذای‌شان می‌نشینیم، باید اصول اولیه صرف غذا را به شیوه کره‌ای‌ها بدانیم.

با فراگیر شدن نفوذ و قدرت گرفتن کشور کره جنوبی در زمینه فرهنگی، رستوران کره‌ای هم مثل موسیقی و سریال‌های این کشور، به نقاط مختلف دنیا راه پیدا کرده است. حتی کشور خودمان، ایران، هم از قافله تب فراگیر فرهنگ کره‌ای جا نمانده است. پس وقت آن رسیده تا آداب غذا خوردن در رستوران کره‌ای را بدانیم و با اصول خوردن غذای کره‌ای آشنا شویم.

آداب چیدن میز غذا در کره جنوبی

بسته به اینکه رستوران انتخابی شما یک رستوران معمولی یا رستوران کره ای سنتی باشد، چیدمان میز غذای آن فرق می‌کند. در عادی‌ترین رستوران کره‌ای، می‌توانید جاجانگمیون و کیمچی را با قیمت مناسب و حجم زیاد پیدا کنید. هر دوی این‌ها از معروف‌ترین غذاهای کره‌ای به شمار می‌روند. ماده اصلی تشکیل دهنده جاجانگمیون، نودل است. نودل که غذایی چینی دانسته می‌شود، در کشور کره نیز بسیار محبوب است و آشپزی کره جنوبی در طول تاریخ همواره از فرهنگ غذایی چین الهام گرفته است.

جاجانگمیون
جاجانگمیون یا نودل و سس لوبیای سیاه از معروف‌ترین غذاهای کره‌ای است.

 اما با احیای سنت‌های قدیمی آشپزی در کره جنوبی (که نمونه‌هایش را به بهترین شکلی در سریال‌های تلوزیونی این کشور دیده‌ایم)، رستوران‌هایی هستند که غذا را به شیوه سرو در مقابل خاندان سلطنتی و داخل آن قصرهای باشکوه، در مقابل‌تان قرار می‌دهند. غذاهایی که قطعا گران قیمت‌تر هم هستند.

به هر جهت، وقتی در یک رستوران کره ای عادی میزی برای مهمان سرو می‌شود، شما کاسه‌های بزرگ و کوچکی را مشاهده می‌کنید که از برنج پخته و سوپ پر شده‌اند. همچنین، ظرفی حاوی غذای اصلی روی میز وجود دارد و در کنار آن انواع و اقسام دورچین که قرار است به صورت اشتراکی توسط تمام افراد حاضر دور میز صرف شوند.

دورچین‌ها طوری انتخاب شده‌اند که مزه‌شان، مکمل غذای اصلی باشد. تعداد دورچین‌ها ممکن است از دو عدد تا یک جین و بیشتر در نوسان باشد. قانون ثابت آن است که حتما همراه هر غذای اصلی، دورچین هم باید باشد.

ترتیب سرو غذا در کره جنوبی به این صورت است که همه انواع غذا و دورچین‌ها یک باره با هم ارائه می‌شوند، از این لحاظ میز غذای کره‌ای، مانند سفره ایرانی است. یک ضیافت کره‌ای شامل انواع غذاهای مختلفی است که به روش‌های مختلف پخته می‌شوند؛ از جمله ممکن است بخارپز و آب‌پز شده باشند، در ماهیتابه سرخ شده باشند، یا به صورت خورش، تخمیر شده و یا خام ارائه شوند.

بنابراین، قبل از اینکه بدانیم چگونه در یک رستوران کره‌ای غذا بخوریم، بهتر است آشنایی مختصری با انواع غذاها پیدا کنیم. مهمترین اجزای تشکیل‌دهنده میز غذا در کره جنوبی عبارتند از:

ترشی‌جات و کیمچی

کره‌ای‌ها، هنر نگهداری مواد غذایی را به کمال رسانده‌اند. بنابراین، بسیاری از غذاهای دورچینی که در سفره کره‌ای یافت می‌شود، به شکلی تخمیر شده یا نمک‌سود بوده و بسیاری از آنها نیز تند هستند.

کیمچی، ترشیِ کلمِ تند معروف کره‌ای، که نسخه‌های مختلف آن می‌تواند با بیش از صد نوع سبزیجات مختلف تهیه شود، پای ثابت هر وعده غذایی است. به دلیل ترشی و تندی و همچنین کمک به هضم غذا، کیمچی نزد مردم کره بسیار محبوب است.

دورچین های معروف کره ای
در یک رستوران کره‌ای با انواع دورچین‌ها از شما پذیرایی خواهد شد.

در یک تقسیم‌بندی، تعداد انواع کیمچی در کره جنوبی،  187 نوع دانسته می‌شود که در تهیه اغلب آنها مواد اولیه مشترکی مانند ترب، پیازچه، سیر و البته کاهو چینی به کار می‌رود. معروف‌ترین نوع کیمچی، بانچان (Banchan) نام دارد. کیمچی‌ای به رنگ سفید و بسیار تند و شور که خنک سرو می‌شود.

همچنین بسته به فصل، مثلا در تابستان، نوع خاصی از کیمچی مانند کیمچی آبکی (Mol Kimchi) رایج است که به صورت خنک سرو می‌شود. آب نمک ِاین کیمچی، نسبتا شور بوده و کمی رو به شیرینی می‌رود. از دیگر انواع کیمچی می‌توان به کیمچی ترب و پیازچه اشاره داشت.

ادویه و چاشنی‌ها

سایر ادویه‌ها و سس‌های محبوبی که سر میز غذای کره‌ای خواهید دید، عبارتند از:

  • روغن کنجد و کنجد
  • خمیر یا رب فلفل چیلی (کوچوجانگ)
  • رب سویا (دائنجانگ)
  • سیر، زنجبیل و فلفل تند

در یک ارزیابی کلی می‌توان گفت غذاهای کره‌ای به شدت طعم‌دار، تند و تیز هستند.

کباب‌ها و گوشت

در رستوران کره‌ای سنتی، اغلب کباب‌پز‌های زغالی را وسط میز قرار می‌دهند. وقتی سفارش غذای کبابی و گوشتی‌ای مانند بولگوگی (Bulgogi) بدهید، برش‌های نازک کاغذی از گوشت مزه‌دار شده را خواهید دید. کالبی (Kalbi)، دیگر غذای گوشتی معروف کره است که با دنده‌های گاو کبابی تهیه می‌شوند.

دنده‌ها قطعه‌قطعه شده و همراه با سیر، فلفل قرمز و خمیر سویا در برگ‌های کاهو پیچیده می‌شوند. حواستان باشد! اگر کالبی برایتان سرو شد، بایستی تمام محتویات غذا را در یک لقمه پایین ببرید، زیرا گاز گرفتن برگ کاهو و گاز‌گاز خوردن این غذا اوج بی‌ادبی محسوب می‌شود!

انواع کباب گوشت در کره جنوبی
در رستوران‌های کره‌ای معمولا کباب‌پز ذغالی را وسط میز قرار می‌دهند.

غذاهای سنتی کره‌ای بسته به فصل، گرم یا سرد سرو می‌شوند، مانند کامجا گووک (Kahm-Jah Gook- سوپ سیب زمینی) و Hin Pap (برنج سفید).

مواد اولیه عجیب

از مشاهده مواد عجیب و غریب مانند خرمالو خشک، خرمای قرمز (عناب)، دانه کاج، شاه بلوط، جینکُو (Ginkgo – نوعی مغز خوراکی که از درختی به نام Ginkgo Biloba می‌روید)، نارنگی و جینسنگ، لابه‌لای غذاهای سفارش داده‌ شده تعجب نکنید. کره‌ای‌ها برای غذا نقش دارویی هم قائل هستند و در پخت‌وپز و تهیه چای‌های مخصوصِ دم کرده، از آنها استفاده می‌کنند.

برنج

از دیگر سنگ‌بناهای غذاهای کره‌ای برنج است که تقریباً ستون فقرات هر وعده غذایی را تشکیل می‌دهد، اگرچه گاهی اوقات آن را با نودل هم جایگزین می‌کنند. از آنجا که کره یک شبه‌جزیره است، غذاهای دریایی نیز در این کشور بسیار محبوب هستند.

چک لیست آداب غذاخوری در رستوران کره‌ای

در کشور کره جنوبی موقعیت‌های اجتماعی بسیار جدی گرفته می‌شود و کره‌ای‌ها به هنگام صرف غذا تاکید زیادی بر ادب دارند. البته طی سال‌های اخیر که فرهنگ سنتی کره از سوی جوانان به چالش کشیده شده است، آداب قدیمی سر سفره نیز تا حدودی دگرگون شده‌اند و حتی بعضی حرکات و باورها را خرافی می‌دانند.  

با این حال، اگر برای شام همراه با عده‌ای اهل کشور کره جنوبی به رستوران کره‌ای رفتید، این موارد را به عنوان پروتکل صرف غذا رعایت کنید، زیرا جز آداب غذا خوردن در رستوران کره‌‎ای به شمار می‌روند:

  • ابتدا صبر کنید تا بزرگتر بنشیند. میزبان وظیفه دارد تا بزرگ‌ترین فرد (از نظر سنی) را در جایی از میز بنشاند که دورترین فاصله را از در خروجی داشته باشد. این فرد به عنوان محترم‌ترین مهمان شناخته می‌شود.
  • مردم کره قبل از خوردن غذا این جمله را می‌گویند: Jalmukesumneda (من خوب غذا خواهم خورد).
  • بعد از خوردن غذا با گفتن جمله Masegaemugusuyo (من خوب غذا خوردم) تشکر کنید.
  • پیشنهاد نوشیدنی را رد نکنید، به خصوص اگر از جانب یک بزرگتر ارائه شود. چون رد کردن چنین پیشنهادی، بی‌ادبی محسوب می‌شود.
  • غذا را اسراف نکنید، منظور این است که باید تمام غذای موجود در بشقاب را بخورید.
ابزار غذاخوری در کره جنوبی
در کره‌ جنوبی مردم از چاپستیک فلزی برای خوردن غذا استفاده می‌کنند.
  • در کشور کره جنوبی، چاپ استیک‌های مورد استفاده فلزی هستند، نه چوبی.
  • از قاشق برای خوردن سوپ و برنج، هر دو، استفاده کنید.
  • برنج در فرهنگ کره جایگاه خاصی دارد. می‌توان آن را قلب و روح غذاهای کره‌ای دانست. در واقع، غذای اصلی سر میز، برنج است و باقی غذاها مکمل آن هستند. بنابراین، برای صرف برنج مجموعه قواعد خاصی وجود دارد:
  • کاسه برنج خود را در سمت راستِ کاسه سوپ خود قرار دهید. فقط در صورتی مجاز هستید آن را در سمت چپ قرار بدهید که هدف از صرف غذا، احترام به مردگان باشد. در غیر این صورت نوعی بی‌ادبی تلقی می‌شود!
  • هنگام غذا خوردن نباید کاسه برنج -یا هر کاسه دیگری را- از روی میز بردارید و دست بگیرید، چون این رفتار توهین‌آمیز محسوب می‌شود. از این جهت، مابین کره و  ژاپن اختلاف وجود دارد. زیرا در ژاپن برداشتن کاسه برای خوردن برنج با چاپستیک کاملا قابل قبول است.
  • شما می‌توانید سوپ و خورشت‌ها را با برنج مخلوط کرده و میل کنید و یا آنها را به طور جداگانه صرف کنید.
    • همه اجزای غذاهای کره‌ای، از گوشت و مرغ گرفته تا ماهی و سبزیجات، به تکه‌های کوچکی خرد یا بریده می‌شوند. با توجه به لقمه‌لقمه بودن انواع غذا، دیگر نیازی به استفاده از چاقو نیست.
    • سِسام (Ssam) از دیگر مواردی است که ممکن است سر میز غذا در کره جنوبی مشاهده کنید. این غذا ترکیبی از گوشت و سایر دورچین‌هایی است که با برگ سبزیجات مختلفی مثل کاهو، کلم یا پِریلا (Perilla) می‌پیچند. یعنی شما باید برگ گیاه را برداشته و در کف دست خود قرار داده و سپس داخل آن را با محتویات سر میز پر کنید.
  • نکته مهم در صرف سِسام این است که لقمه خود را حتما به اندازه‌ای بگیرید که اندازه دست و دهانتان باشد و یک باره بتوانید آن را بخورید.
  • همراه با سسام، سیر خرد شده و سِسامجانگ (Ssamjang) نیز سرو می‌شود تا مزه غذا را قوی‌تر کند.
    • ممکن است شما انواع بانچان را هم سر میز مشاهده کنید. بانچان نامی کلی است که به غذایی با زیرمجموعه‌هایی از دورچین‌ها مثل کیمچی، املت رول شده، نامول (Namul) نوعی غذا از جنس سبزیجات سبز ِ بلانچ شده با درسینگ بسیار سبک) گفته می‌شود. بانچان‌ها برای تکمیل غذای اصلی به کار می‌روند و نوعی تعادل بین مزه‌ها ایجاد می‌کنند. مثلا،
  • کیمچی که نوعی بانچان کلاسیک است.
    • املت رول شده یا کاستارد تخم‌مرغ بانچانی هستند که لابه‌لای غذاهای تند و تیزتر مصرف می‌شوند.
    • نامول را باید به عنوان متعادل کننده غذاهای سنگین‌تر سر میز مصرف کنید.
feastboxyoutube
۲۷ شهریور، ۱۴۰۱

آشپزخانه‌های خیابانی ؛ قصه میدان آزادی

عرضه غذای خیابانی در تهران

اینجا جایی است که ماشین­‌ها میدان را دور می‌­زنند و اگر در منتهی‌­الیه راست به سمت غرب قرار داشته باشند، وقت چرخاندن فرمان، احتمالا دکه را می‌بینند، به ویژه اگر گرسنه باشند. تردید دارم که اسم آن ساختار را باید دکه گذاشت یا چیز دیگری؟ شکلِ بی‌­شکلی است.

دکه دو تکه است، اتاقکی تقریبا دو در یک متری است. به جز قسمت جلویی، باقی ساختار از داربست‌های فلزی­‌ای تشکیل شده که رویش را پوششی رنگی انداخته‌­اند. تبلیغات؟ از داد و فریاد و دعوت از مشتری برای صرف غذا خبری نیست. پلاکاردی هم نزده‌­اند. همه چیز خودش گویاست که اینجا چه چیزی پیدا می­‌شود. به علاوه، سروصدای خیابان و آدم‌ها و ماشین­‌ها آنقدر زیاد است که تبلیغ شفاهی عملا خنثی می­‌شود. تنها تبلیغ واضح در این شلوغ‌­ترین جای شهر، حضور خود دکه است.

امروز، روز خوبی نیست!

خودش را علی معرفی می‌­کند، جوانی با قد و قامت متوسط است، ته ریش به چهره‌اش است و چشم‌هایش رگه­‌هایی از قهوه ای روشن دارد. وقت صحبت، ماسکش را اندکی با دست جابه‌جا می‌­کند و ردِ آفتاب سوختگیِ روی بینی‌­اش معلوم می‌­شود. از نام کسب‌و کارش سوال می‌­کنم و می‌­گوید«همه کسب‌وکارای من «نامبِر وان» هستن»، این اسم را از روی مغازه­‌ای که سابقا داشته انتخاب کرده است، نامی که فقط دو جاست؛ در ذهن او، و روی رسیدِ به جا مانده از مشتری قبلی که به اسم مغازه سابقش صادر شده است.

این اسم، نه روی سردری قرار دارد، و نه تابلویی زده‌­اند که رسمیتی به  محل کسب جدید بدهد. از یک سال قبل، بعد از پس دادن مغازه، اینجا کار می­‌کند، اما از خیلی قبل از این­ها کاسبی می‌کرده: «از ۶ سالگی تو بازار بودم. کارای زیادی انجام دادم. از پیک موتوری تا پوشاک و وکالت؛ این کار رو یک سال هست راه انداختم.»

غذای خیابانی در میدان آزادی تهران
اطراف میدان آزادی یکی از مکان‌های تجمع دستفروشان غذای خیابانی است.

نه اینکه به این کار علاقه خاصی داشته باشد یا قبلا آشپزی کرده باشد. درآمد خوبی دارد که قبلا خیلی بهتر هم بوده، اما کرونا و وضعیت اقتصادی مردم را روی کم رونق شدن بازار خودش موثر می­‌داند؛ «امروز، روز بدیه. روزایی بوده که ۲۰۰۰ نفر رو سرویس دادیم، اما الان این عدد نصف شده.» پر بیراه هم نمی­‌گوید، در مدت ۱ ساعت، ۱۰ نفر به او مراجعه کرده‌اند.

به تهران خوش آمدید! بفرمایید ساندویچ!

«از ۷ و ۸ صبح تا ۵ و ۶ عصر اینجاییم. الان مدتیه زودتر میایم. متوجه شدم ۶ صبح مشتریای شهرستانی دنبال ساندویچ هستن. برای همین اگه آماده‌­سازی نداشته باشیم ۶ صبح میایم. همه جور آدم از من خرید می­‌کنن. بیشتر مردها، اما خانم‌­ها هم هستن ولی کمتر. از همه قشری هستن، از کارتن خواب و معتاد، تا وکیل و دندانپزشک و کارمند.» می­‌گوید همین جا دو تا دوست دندانپزشک پیدا کرده و مشتریان ثابتی دارد.

به مشتریان توجه می­‌کنم. از جوان تا پیر، از کارمند تا کاسب، هرکسی به دکه علی سر می‌زند. بعضی‌­ها همان جا غذایشان را می‌­خورند، بعضی داخل ماشین، یا روی ترک موتور.دقیق می‌­شوم و بیرون دکه جایی برای نشستن نمی‌­بینم، از صندلی و میز خبری نیست، اما بلوک‌های سبز و سفید سیمانی که مسیر خودروهای عبوری را از ایستگاه تاکسی جدا کرده، کارکرد صندلی را ایفا می‌­کنند. همه چیز در حداقل‌­ترین شکل ممکن است.

سربازی می‌­آید و ساندویچی می­‌گیرد و می‌­رود. علی می‌­گوید «اینجا من روابط اجتماعی خودمو دارم. کسایی که ده سال بود ندیده بودمشون رو اینجا دیدم. اینجا جاییه که همه آدما گذرشون بهش میفته.» منظورش میدان آزادی است و ادامه می­‌دهد «این راننده تاکسیا از من پول خرد می‌­­گیرن، گاهی یکی دنبال آب خوردنه، بعضیا آدرس می­‌پرسن. یکی میاد و وسیله قرض می­‌کنه. حتی سیگارم دارم و می­­‌فروشم.»

ارزانی غذاهای خیابانی
فروشندگان غذای خیابانی، اقلام ساده‌ای مثل ساندویچ را به قیمت کمتر می‌فروشند.

منوی اینجا شفاهی است!

می­‌خواهم از منو سوال کنم، ولی بعد از مدتی به جواب سوالم می­‌رسم. مشتری­‌ها خودشان خوب می­‌دانند اینجا چه چیزهایی پیدا می‌‌شود و با یک ذهنیت مشخص به سمت دکه می­‌آیند. البته درست است که خبری از منوی چاپی نیست، اما پرینت عکس انواع کباب‌ها، ساندویچ­‌ها و اسم غذاها را دورتادور دکه چسبانده­‌اند.

تابش آفتاب، از رنگ و لعاب اشتهاآور کباب‌های چرب و دورچین کنارشان کاسته است. تقریبا همه چیز جز پلوخورشت هست؛ سوخاری مثل شنیسل مرغ، کباب­‌ها و جوجه‌کباب، انواع ساندویچ و برگر و فلافل.

دود روغن سوخته و حرارت گاز از ظرف سرخ کردنی ِمقابل علی و شاگردش یک لحظه قطع نمی‌­شود. علی و شاگردش هر دو ایستاده‌­اند. تمام مدت ایستاده­‌اند و سرویس می­‌دهند. وقتی کسی نزدیک می­‌شود، خودشان گفت‌وگو را شروع می‌­کنند «بفرما داداش»، یا «امری داشتین؟»!

داخل دکه، اجاقِ گازِ رومیزی‌­ای روشن است و بساط چایی به راه، این تنها تفریح‌شان است. در وقت‌های خلوت‌­تر، علی سیگاری هم روشن می­‌کند و تندتند پک می­‌زند و با هم از اتفاقات روز حرف می‌­زنند. روبرویشان در محفظه­‌ای که با پیشخوان جدا شده و فضای خالی‌ای را آن پایین بوجود آورده، کپسول گاز وصل کرده‌­اند و برای سرخ کردن فلافل، هات‌داگ، شنیسل و…. استفاده می‌­کنند. صحبت کردن از ایمنی در اینجا بی‌جا به‌نظر می‌رسد.

علی ادامه می‌­دهد،«اینجا برای خودش سیستم داره. ما سه نفریم.» حمید عقب نشسته و گویا درحال آماده­‌سازی مواد اولیه کارشان است. تمام مدت، صورتش را واضح نمی­‌بینم و صدایش را هم نمی‌­شنوم. «نفر چهارمی هم هس که اینجا نیست. مسئول خریده. من اگه نباشم اینجا نمی‌­چرخه. تقسیم کار داریم، مثلا برای درست کردن سوسیس بندری باید یه نفر وقت بذاره پیاز خرد کنه، سرخش کنه، حواسش باشه نسوزه و …. من باید بالاسر کار باشم.»

تجهیزات کار فروشندگان غذای خیابانی
یک فروشنده غذای خیابانی در تهران که با تجهیزات ساده کار می‌کند.

از هزینه راه‌­اندازی کسب‌وکار که می‌­پرسم، پوزخندی می‌­زند و جواب می‌­دهد «اینجا ساده به نظر میاد. اگه از بیرون نگاه کنی فکر می­‌کنی چیزی نیست که. یه دکه‌­اس، من از وسایلی که خودم داشتم استفاده کردم. گاز، چهارپایه، کتری، داربست فلزی رو خودم آوردم. هزینه زیادی برای راه­‌اندازی نداشتیم. شاید فکر کنی اینجا هزینه‌­ای نداره، ولی ما خرجم زیاد داریم: سه تا کارگر دارم که باید دستمزدشونو بدم، اجاره جای وسایل، مواد غذایی، روغن، سبزیجات، اینا رو باید هر روز بخریم.»

رویای نیمه‌کاره راه‌اندازی فود تراک

حین گوش دادن به حرف‌های علی، نگاهی به روبرو می‌­کنم. مردی پشت یک دکه سیار که روی وسیله‌­ای شبیه گاری، اما آهنی قرار دارد ایستاده. مشمع­‌های آویزان از گوشه‌­های دکه‌­اش که برخلاف این یکی مرتفع هم نیست، مانع دیدن چهره­‌اش می‌­شود. وسایل کارش مثل دبه‌­ها و ظروف و چراغ زنبوری، همه به این طرف و آن طرفِ محل کسب سیارش آویزان است.

از رقابت در این صنف می‌­پرسم،«رقابت که هس. اینجا باید پررو باشی و کاربلد. من که اینجا رو راه انداختم چون ده ساله اینجا رو می­‌شناسم. با مسیر آشنام. روابط دارم. وگرنه این کار غیر قانونیه. هیچ سازمان و ارگانی هم دنبال درست کردن مجوز براش نیست. قانونی هم نمی­شه هیچوقت. اینجا هر کسی اجازه کار کردن نداره، باید آشنا داشته باشی.»

در ادامه حرفهایش متوجه می­‌شوم کسی در شهرداری به او قول­‌هایی داده که اگر ون بخرد، برایش مجوز می­‌گیرد. سر درد و دلش باز می‌شود و ادامه می‌­دهد،«ون ۲۵۰ میلیون هزینه داره، من اگه ۲۵۰ داشته باشم اینجا وانمیستم. تازه ونو که بخری باید ۵۰ – ۶۰ میلیون هزینه تجهیز داخلش کنی، چون ون­‌ها که آشپزخونه ندارن. ون هم بگیرم اینجا نمیارم. صرف ندارد. کلاس کارش به اینجا نمی­‌خوره!»

فود تراک در تهان
در سال‌های اخیر فود تراک‌های غذا در سطح شهر تهران دیده شده‌اند.

از آنها اجازه می­‌گیرم تا عکسی از فضای کار یا خودشان بگیرم، اما علی خواهش می­‌کند این کار را انجام ندهم. در اصل اجازه‌­اش را نمی‌دهد و با ضبط صدا هم از ابتدا موافقت نکرده است. «برامون دردسر می‌شه. دوست و آشنا زیاد دارم. دلم نمی‌­خواد کسی بدونه چی کار می‌­کنم.»

۹ شهریور، ۱۴۰۱

فرهنگ غذایی کره‌ جنوبی چقدر از چین و ژاپن تاثیر گرفته؟

تاثیرپذیری آشپزی کره جنوبی از چین و ژاپن

یک آشپز کره‌ای وقتی به جمع حرفه‌ای‌ها وارد می‌شود که در هر وعده غذایی، خوراک‌هایش ترکیب رنگ پنج‌ گانه‌ای از قرمز، زرد، سیاه، سفید و سبز را به نمایش بگذارد. به این ترتیب، مهارت او را تحسین کرده و می‌گویند که به بهترین نحوی از عهده نمایش دادن فرهنگ و هنر مردم کره‌جنوبی برآمده است. فرهنگ غذایی کره جنوبی همواره در سایه دو همسایه قدرتمند این کشور، چین و ژاپن قرار داشته است. اما کره چطور از این دو کشور تاثیر گرفته و در عین حال فرهنگ غذایی خاص خود را هم ساخته است؟

غذاهای کره‌ای به سیاق سایر غذاهای شرق آسیایی از لحاظ ترکیب رنگ و تزیین و هارمونی، ترکیبات چشم‌نوازی را خلق می‌کنند که به راستی اشتهابرانگیز هستند. در این رابطه، آشپزی چینی را می‌توان مثال زد. به طور کلی، هر وعده غذایی در کره‌جنوبی متشکل از برنج، سوپ یا خورشت و انواع خوراک‌های دورچین است. همچنین رشته‌های باریک نودل و رامن، که مشابه آنها در چین یا ژاپن و سایر کشورها نیز وجود دارد.

طی دهه‌های اخیر با اوج گرفتن این کشور از نظر اقتصادی و مطرح شدنش در عرصه جهانی، علاوه بر تکنولوژی، صنعت سینما و تلوزیون و موسیقی، به طور طبیعی غذای کره‌ای هم مد روز شده است. آشپزی کره به مانند دیگر کشورهای همسایه‌اش به عنوان یک سبک آشپزی سالم شناخته می‌شود.

وجود سبزیجات به وفور و در مقابل، مصرف پایین گوشت قرمز در انواع خوراک‌های این کشور، باعث شده تا تابلویی که از آشپزخانه مردمان کره‌جنوبی در مقابل جهانیان ترسیم شده، خوراک‌هایی هنرمندانه و سالم‌خوارانه را تصویر کند؛ و نیز کره‌ای‌ها را استاد عمل‌آوری انواع فراورده‌های تخمیری معرفی کند. قدم گذاشتن در این آشپزخانه، همزمان با گشوده شدن دروازه‌های کره‌جنوبی به روی دنیا (به علل مختلف مثل مهاجرت، تبادلات فرهنگی و تجاری و توریسم) ممکن شده است و فرهنگ غذایی کره جنوبی را به شکلی که امروزه می‌شناسیم شکل داده است.

غذاهای سنتی کره جنوبی
میزی از غذاهای سنتی کره جنوبی که به سبک قدیمی چیده شده است.

در عین حال، وقتی از منوی یک رستوران کره‌ای، بیبیم‌باپ (Bibimbap) را انتخاب کرده‌اید و کاسه‌ای مرکب از اسفناج، هویج، جوانه گندم و خیار خلال شده را مقابلتان می‌گذارند که برنج و چند قطعه گوشت برش خرده گوساله در کنار دارد، با سس سویا، پودر فلفل قرمز و کنجد مزه دار شده و نیمرویی به عنوان حسن ختام کار روی مواد قرار داده شده؛ بدانید که راهش را از کوله‌بار چینی‌های مهاجر و ژاپنی‌های مهاجم، معابد بودایی و دربار پادشاهی کره، به روی میز رستورانی در قرن بیست و یکم باز کرده است.

احوالپرسی رایج در کره‌جنوبی: «آیا گرسنه‌اید؟»

قاعدتا اولین جمله‌ای که در مواجهه با یک نفر دیگر به ذهن همه ما می‌رسد سلام و احوالپرسی رایج است. اما در کره‌جنوبی به جای «سلام، حالتان چطور است»، از شما می‌پرسند «آیا گرسنه‌ای؟». جمله‌ای که تداعی احساس مردمان کره نسبت به غذاست؛ اهمیت غذا و آشپزی در این کشور شبه جزیره‌ای آنقدر زیاد است که به بالاترین سطوح مکالمات روزمره شهروندان هم راه پیدا کرده است.

اما غذای کره‌ای چگونه و به چه علتی توانسته راهش را از این کشور آسیایی به چهارگوشه جهان باز کند؟ چه عواملی باعث شده تا رستوران‌های کره‌ای در آمریکا، کانادا و اروپا به محبوبیت برسند و انتخاب مردمان این کشور برای امتحان مزه‌های جدید باشند؟

به اعتقاد کره‌ای‌ها، غذا و دارو هر دو از یک ریشه‌اند. این فلسفه، جوهر فرهنگ غذایی کره را در خود جا داده است. آشپزی کره‌ای متاثر از عوامل محیطی و فرهنگی و همسایگانش بوده و مشخصه اصلی آن مصرف مقدار بالای سبزیجات، برنج و حبوبات و ادویه و در سال‌های اخیر، مصرف گوشت قرمز ِبیشتر است. کشورهای چین و ژاپن (با اشغال کره طی سال‌های ‌۱۹۴۵-۱۹۱۰)، به تنهایی اثرات قابل توجهی را بر سفره کره‌جنوبی به جای گذاشتند و به همان میزان هم طی دهه‌های اخیر از آن تاثیر پذیرفته‌اند.

در کره‌جنوبی اصطلاحی رایج است که می‌گوید کره، مثل میگویی است که وسط دو نهنگ گیر افتاده  باشد. منظور از نهنگ، اشاره به چین و ژاپن است، و قدرت این دو کشور در شکل‌دهی به فرهنگ کره‌جنوبی و سفره آن.

این تاثیرگذاری از زمانی شروع شد که ابتدا زبان چینی و مذهب کنفوسیوسی به کره راه یافت و در ادامه آن، مبادلاتی مابین کره‌جنوبی و چین شکل گرفت. در مورد ژاپن اما، اثرپذیری کره‌جنوبی در حالتی از اجبار اتفاق افتاد؛ به این ترتیب که اشغال کره توسط ارتش این کشور، با تمام پیامدهای ناخوشایند خود (که پشتیبانی چین را نیز از تقسیم دو کره به دنبال داشت)، در نهایت کره‌ای‌ها را وادار کرد تا لقمه‌های غذاییشان را نیز منطبق با طبع ژاپنی‌ها تنظیم کنند. در واقع، مبادلات تاریخی بین این سه ملت همچنان هم پیچیده است و هم ادامه‌دار.

اشغال کره توسط ژاپن
عکسی مربوط به اشغال کره توسط ژاپن که منجر به تغییرات زیادی در جامعه کره شد.

در دوران تاثیرگذاری فرهنگی چین بر جامعه کره‌جنوبی، نوعی آشپزیِ ترکیبیِ متمایز ِکره‌ای  متولد شد که حاصل آمیخته شدن غذاهای شمال چین با کره بود. همچنین روی خوش نشان دادنِ سرآشپزهای کره‌جنوبی به غذاهای ژاپنی-غربی وارداتی، سبب شد تا این نوع خوراک‌ها بدل به قسمت اصلی تشکیل‌دهنده غذای خانگی کره‌ای‌ها شود.

حاصل همه این بالا و پایین‌ها، تغییر بنیادین شیوه غذاخوری کره‌ای‌ها بوده است که تولید سس سویا در صدها فرم مختلف تا کاشت برنج توسط کشاورزان را بدنبال داشته است. در ادامه، ابتدا دامنه تبادلات ژاپن و کره‌جنوبی در زمینه غذا را بررسی می‌کنیم و سپس به تغییر فرهنگ غذایی کره توسط مهاجران چینی قرن بیست می‌پردازیم.

گاهشمار تبادلات غذایی بین کشور آفتاب تابان ژاپن و کره‌جنوبی

اگر سری به موزه مردم‌شناسی ملی کره‌جنوبی بزنید، انواع ظروف، وسایل حمل و مصرف غذا، وسایل نگهداری، حتی شمایل‌ها و مجسمه‌هایی از افرادی را مشاهده می‌کنید که در طی تاریخ شبه جزیره کره، نقش‌های مختلفی در تهیه و توزیع غذا داشته‌اند.

این موزه که در محل یکی از قصرهای سلطنتی قرار دارد روایت زنده‌ای را از اجتماع کره‌ای‌ها در طول تاریخ به نمایش گذاشته است. یکی از گوشه‌های زندگی روزمره مردم کره نیز غذاست. بر این اساس، چند آیتم غذایی معروف کره را که نتیجه مواجهه فرهنگ این کشور با ژاپن بود به طور موردی معرفی می‌کنیم.

در دهه ۱۹۸۰، کتلت سرخ‌شده‌ای از جنس گوشت خوک که حالا یکی از محبوب‌ترین غذاهای کره‌ای است، تنها در رستوران‌های بالاشهری سئول سرو می‌شد. به عنوان نمونه، در آن زمان هر کسی خواستار چشیدن این کتلت به نام تُونکاتسو (tonkatsu) بود، باید سراغ جایی مثل رستوران ایتالیانو (Italiano) در محله جُونگ دُونگ (Jeong-dong) سئول را می‌گرفت. در اینجا می‌توانست سفارشش را بدهد کتلت سرخ شده‌اش را روی بشقاب سفید سرامیکی بزرگی، به همراه کیمچی (Kimchi) و دانمُوجی (Danmuji) که تربِ زردِ ترشی انداخته است تحویل بگیرد.

تونکاتسوی ژاپنی در آن سال‌ها جزء مهمترین غذاهای خارجی بود که بعضی از کره‌ای های شانس چشیدنش را داشتند. اما این کتلت گوشتی تنها یکی از غذاهایی بود که بعد از بازگشایی درهای کره به سوی قدرتهای خارجی در سال ۱۸۷۶، سرو‌کله‌شان‌ پیدا شد.

هجومی که در راه بود گسترده‌تر و ریشه‌دارتر از  این کتلت از آب درآمد، زیرا انواع مواد غذایی مانند ساندویچ، نان، تونکاتسو، کاری، اُدِن (Oden) و سوشی از ایالات متحده و ژاپن به کره راه یافتند. آنچه روی می‌داد هرچند در قالب تجارت خارجی بود، اما مبدائی شد برای شروع تغییر چشمگیر در ذائقه کره‌ای‌ها.

فرهنگ غذایی کره جنوبی
غذاهای کره جنوبی در طول تاریخ این کشور بیشتر از همه از چین و ژاپن الهام گرفته‌اند.

اکنون بیشتر از پنج دهه از عادی سازی روابط بین دو کشور می‌گذرد. ژاپن زودتر از کره پا در مسیر صنعتی شدن و تحول گذاشت  و در تولید مواد غذایی نیز پیشرفت بیشتری داشت. علاوه بر دستور تهیه غذاها، تکنیک‌های غذایی پیشرفته ژاپنی هم پخت و پز کره‌ای و به طورکلی، فرهنگ غذایی کره جنوبی را تحت تأثیر قرار داد. در نتیجه دوران استعمار ژاپن که از سال ۱۹۱۰ شروع شد،  غذاها و چاشنی‌های این کشور  به کره راه یافتند.

سس سویا

سس سویا امروزه به قدری جایگاه ارزشمندی را در آشپزخانه کره‌ای و فرهنگ غذایی کره جنوبی پیدا کرده است که تصور وارداتی بودن آن  غیرممکن است. اما کره‌ای ها اولین بار طعم سس سویا را در سال ۱۹۱۰ چشیدند، یعنی بعد از تاسیس اولین کارخانه تولیدی آن در سئول به دست ژاپنی‌ها.

بنابراین، اولین سس سویایی که مزه‌اش زیر زبان کره‌ای‌ها رفت، محصول برند آجینُومُوتُو (Ajinomoto) بود. به علت شیرینی خاصی که این سس داشت، کره‌ای‌ها عاشق آن شدند. البته در این زمان، غذاهای کره‌ای چندان شیرین نبودند، اما ورود سس سویا با استقبال روبرو شد و اولین نشانه‌های تغییر در ذائقه غذایی مردم کره نمایان گشت.

پلوپز برقی

تحول انقلابی دیگری که در غذاپزی کره‌ای‌ها به وجود آمد و آن را مدیون ژاپن هستند، ابداع پلوپز برقی در دهه ۱۹۸۰ است. این پلوپزها (که در ایران هم بسیار کاربرد داشتند)، خیال زنان خانه‌دار را از پختن برنج برای هر وعده غذایی راحت کرد.

پلوپز توسط برند زجیروشی (Zojirushi) ساخته شده بود و برنج را به مدت چند روز، بدون تغییر رنگ و طعم، نگهداری می‌کرد. ارزنده‌ترین هدیه‌ای که زنان تازه ازدواج کرده کره‌ای می‌توانستند از همسر خود توقع داشته باشند، همین کالای صنعتی بود.  

رامِن

رامن (Ramen) ژاپنی، ستاره جدید صحنه غذای کره‌ در دهه ۱۹۶۰ بود. رامِن فوری، زمانی «برنج دوم» هم نام داشت، و بعد از معرفی در سال ۱۹۶۳، محبوبیت زیادی به دست آورد. این غذای ساده رشته‌ای، وعده غذایی‌ای بود که حتی فقیرترین کره‌ای‌ها هم از عهده تهیه کردنش برمی‌آمدند.

دهه ۱۹۷۰، دولت کره که با کاهش ذخیره برنج مواجه شده بود، برای تشویق مردم به مصرف محصولات بر پایه گندم، از تولید رامن  حمایت کرد. تاکیدی که دولت در این زمان بر مصرف رامن به جای برنج داشت، خود را در قالب تشویق خانواده‌ها به جایگزینی رامن به جای برنج نشان می‌داد.

این کمپین تا اواخر دهه ۱۹۷۰ ادامه داشت. حتی از معلمان مدارس خواسته شده بود تا ظرف‌های ناهار دانش‌آموزان را وارسی کنند. اگر ظرف غذای دانش‌آموزی پر از برنج سفید بود، او تنبیه می‌شد. قاعدتا برای قرار از چنین عقوبت‌هایی، دانش‌آموزان با هم همدستی کرده و ناهارشان را  قاطی می‌کردند تا  برنج سفید لابه‌لای سایر غلات پخته شده چندان خودنمایی نکند.

رامن یا رشته کره ای
رامن یا رشته کره‍ای از اجزای اصلی تشکیل‌دهنده فرهنگ غذایی این کشور است.

البته هر بده بستانی به ناچار بر دو طرف مبادله تاثیر دارد، به همین خاطر عجیب نیست که غذای کره‌ای مانند بولگُوگی (bulgogi) جای خود را طی این سالها به خوبی در فرهنگ خوراک‌پزی ژاپنی باز کرده باشد.

پرده‌ای از نقش مهاجران چینی در تغییر فرهنگ غذایی کره‌جنوبی

غذای چینی-کره‌ای که برخی آن را فیوژن فود (Fusion food) هم می‌نامند و جز فرهنگ غذایی کره جنوبی دانسته می‌شود، نه کره‌ای است و نه چینی. بعضی‌ها در کره آن را غذای چینی هم صدا می‌کنند که اشاره مستقیم به مبدا و پدیدآورندگان این غذاها در خاک کره دارد؛ یعنی، مهاجران چینی که اوایل قرن بیستم عمدتا از شاندونگ (Shandong) چین به سوی کره‌جنوبی امروزی رفتند و آداب غذایی‌شان را هم با خود بردند.

این غذاها اما از سوی چینی‌های ساکن چین هم، غذای خالص چینی حساب نمی‌شوند. چیزی مابین دو آشپزخانه چین و کره هستند. معلق‌اند؛ درست مانند وانگ آ جوو (Wang Ae Joo) ، مدیر رستوران‌دار چینی‌ای که پدر و مادربزرگش از نخستین مهاجران به کره‌جنوبی بوده‌اند.

غذاهایی مانند جاجانگمیون (Jajangmyeon) ریشه در خاک چین دارند؛ با این حال تنها در کره‌جنوبی پیدا می‌شوند. آنها هنر دست هواگیوها (Hwagyos) (اصطلاحی تحقیرآمیز در کره‌جنوبی برای اشاره به مهاجران چینی)‌ هستند.. این افراد در جستجوی راهی برای آمیخته شدن با مردم در کشور محل مهاجرتشان، نسبت به کره‌ای ساختن آشپزی اصیل خود اقدام کردند. به این معنی که سعی کردند با بکارگیری مواد غذایی محلی و دستورهای رایج کره‌ای دل مشتریان‌شان را بدست بیاورند.

جاجانگمیون، تحفه مهاجران چینی برای سرزمین جدیدشان

تاریخ جاجانگمیون (نودل لوبیای سیاه) در کره و چگونگی تبدیل شدنش به یکی از دوست داشتنی‌های فرهنگ غذایی کره جنوبی با سرگذشت مهاجران چینی گره خورده است: نودل‌هایی پخته، با سسی سیاه رنگ که از لوبیا تهیه شده و بعد از ترکیب کردن با هم، با چاپ‌استیک تقریبا هورت کشیده می‌شوند. جاجانگمیون از غذاهای ثابتی است که کاراکترهای فیلم‌ها و سریال‌های کره‌جنوبی با اشتها در حال سرکشیدنش تصویر می‌شوند و بنا به ادعاها، روزانه ۶ میلیون کاسه از آن در سراسر کشور کره سرو می‌شود.

حتی در کره‌جنوبی روزی مخصوص مجردان وجود دارد تا برای تسلی دل تنهای خود با دوستان به رستوران بروند و نودل سیاه بخورند. این غذا در گذشته هم در جشن‌ها و شادی‌های کوچک و بزرگ مردم جایگاه خاصی داشته است. مثلا دختر یا پسری که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شد، اعضای خانواده و دوستان و آشناها را به صرف جاجانگیمون مهمان می‌کرد.

مهاجران چینی در کره جنوبی
مهاجران چینی که به کره جنوبی آمدند، محله‌های چینی تاسیس کردند.

وانگ آ جو (Wang Ae Joo) صاحب رستورانی در سئول کره است که قاب عکس‌های متعدد روی دیوارهایش، به اصل و نسبت چینی او اشاره دارند. البته وانگ کره‌ای را کاملا بدون هیچگونه لهجه‌ای صحبت می‌کند. او متولد کره است و با اشاره به تصویر افتتاح رستوران خانوادگی‌شان می‌گوید «پدربزرگم از اولین چینی‌هایی بود که در کره، رستوران جاجانگمیون باز کرد».

این غذا که خود را در فرهنگ غذایی کره جنوبی به خوبی جا انداخته، متعلق به دسته‌بندی غذاهای کره‌ای-چینی دانسته می‌شود، اما نه کره‌ای است و نه چینی. حتی شاید بهتر باشد آن را از دسته‌بندی فیوژن هم خارج کرد؛ جاجانگمیون به تنهایی هویت مستقلی دارد؛ نوعی غذای چینی است که برای پسند مخاطب کره‌ای تغییراتی در آن داده شده است.

این غذا در نتیجه بزرگترین موج مهاجرتی چینی‌ها به کره‌جنوبی متولد شد که در نتیجه فروپاشی سلسله چینگ (Qing dynasty) رخ داد. اولین چاینا تاون (China Town) یا محله چینی‌ها در اینچئون (Incheon) کره‌جنوبی نیز بدست همین مردم ساخته شد. محله‌ای که مشخصه بارز آن قرار داشتن پایفانگ یا پایلو (Paifang/Pailou)، دروازه قرمز رنگ چینی با سقف‌های سفالین و دو اژدها در هر یک از منتهی‌الیه سقف‌هاست؛ اژدهایایی که رو به هم دهان باز کرده‌اند.

نودل غذای اصلی اهالی شاندونگ به شمار می‌رفت و غذایی که جاجانگمیون امروزی کره‌ای از روی آن گرته‌برداری شده است، از جمله غذاهای اصلی خانگی چینی‎‌ها بوده. اما جاجانگمیون مدرن شباهتی به غذای اصلی اولیه ندارد.کارگران چینی‌ای که بعد از مهاجرت، برای گذران زندگی در کره کارهای ساده و یدی را انجام می‌دادند، جاجانگمیون خاص خود را مصرف می‌کردند. این غذا شباهت زیادی به رب لوبیای کره‌ای داشت و قهوه‌ای رنگ بود؛ زیرا تنها از گوشت و رب در آن استفاده می‌شد. پس واضح است که چرا روغنی و چرب بود و لعاب زیادی نداشت. تلاش چینی‌های صاحب رستوران برای معرفی نسخه اولیه  این جاجانگمیون به کره‌ای‌ها موفقیتی در بر نداشت.

جاجانگمیون
جاجانگمیون غذایی است که ترکیبی از مواد اولیه کره‌ای و دستور غذای چینی است.

در نتیجه، چینی‌ها به فکر تغییر دادن سس افتادند و غلظت آن را دستکاری کردند؛ به این شکل که سبزیجات مختلفی را  تفت دادند و برای رقیق کردن رب لوبیا نیز کمی آب به ترکیب اضافه نمودند. همچنین نشاسته به آن افزودند تا قوام بیشتری پیدا کند. تهیه چنین غذایی ارزان تمام می‌شد و همین سبب شد تا هنگام جنگ دو کره (۱۹۵۳-۱۹۵۰) به عنوان غذایی کم‌زحمت و ارزان‌قیمت و  شکم‌سیرکن رواج پیدا کند. به علاوه، در دهه ۱۹۸۰ که آمریکا به عنوان کمک غذایی برای کره‌ای ها آرد فرستاد، جاجانگمیون باز هم ارزان‌تر شد.

دهه ۱۹۹۰ جاجانگمیون اولین غذایی شد که به صورت بیرون‌بر تحویل درخواست‌کننده ها داده می‌شد؛ همین اولی بودن، جایگاه آن را باز هم خاص‌تر کرد. در آن زمان رستوران‌ها برای متقاضیانی که غذا را خریداری کرده بودند، پیک موتوری اختصاص می‌دادند.

درست است که غذاهای چینی-کره‌ای توسط مردم کره‌جنوبی پذیرفته شد، اما مهاجران چینی همچنان به چشم مهمان ناخوانده دیده می‌شوند.

وانگ بیاد می‌آورد که مردمش اجازه خرید خانه یا باز کردن حساب بانکی را نداشتند، و وقتی در کوچه و خیابان به زبان چینی با هم صحبت می‌کردند، از سوی کره‌ای‌ها با اصطلاحی تحقیرآمیز خطاب می‌شدند. وانگ علیرغم تولد در کره خودش را کره‌ای نمی‌داند. او مهاجران چینی مبدع جاجانگمیون و سایر غذاهای چینی-کره‌ای را هواگیو می‌داند؛ هویتی مستقل مابین چینی و کره‌ای. درست همانند غذاهایی که در رستورانش عرضه می‌کند.

«غذا برای ما یادآور ریشه‌های هواگیویی‌مان است؛ نه فقط برای من، بلکه برای تمام مهاجران چینی در اینجا همینطور است».

۲۷ شهریور، ۱۴۰۱

غذای چینی و اهمیت سه اصل رنگ، طعم و عطر

همه چیز در مورد فرهنگ غذای چین و غذای چین

در ذهن ما ایرانی‌ها، غذاهای چینی معمولا چیزی شبیه برنج شفته و رشته‌های نودل مانند با ظرف‌های چوبی است؛ یا وقتی اسم غذاهای چینی را می‌شنویم، انواع جاندار سرخ یا آب‌پز شده به ذهنمان می‌آید. اما غذاهای چینی غنی‌تر از آن هستند که با چند کلمه و چند جمله بتوانید آنها را توضیح دهید. غذا بخش مهمی از زندگی روزمره مردم چین است. چینی‌ها نه تنها از خوردن لذت می‌برند، بلکه معتقدند خوردن غذای خوب می‌تواند هماهنگی و نزدیکی را در بین افراد خانواده و روابطشان به ارمغان بیاورد.

غذاهای چینی بخش مهمی از فرهنگ چین را به خود اختصاص داده‌اند. نکته جالب توجه این است که غذاهای چینی با مهاجرت چینی‌ها به نقاط مختلف دنیا، به همه جای زمین رسیده؛ هر چند تغییراتی در آنها در هر کشور صورت گرفته، اما اکنون مواد غذایی اصلی چینی مانند برنج، سس سویا، نودل، چای، روغن چیلی و توفو و ظروفی مانند چاپستیک و ووک را می‌توان در سرتاسر جهان یافت.

چین با حدود ۸۰۰۰ غذای باستانی و مدرن مشهور، ۶۰۰ نوع ماده اولیه و بیش از ۴۸ روش اصلی پخت‌و‌پز دارد که در جهان هم شناخته شده است.

اما چطور سرزمینی با ۲۲ درصد جمعیت جهان و فقط هفت درصد زمین‌های قابل کشت توانسته امنیت غذایی را برای مردمش فراهم کند و مردم این کشور در طول تاریخ چطور تغذیه لازم را کسب کرده‌اند؟ و قطعا جواب این سوال را می‌توان در خرَد و سخت‌کوشی مردم این کشور در مدیریت مواد غذایی دانست.

چین کشوری با تنوع غذایی بالا
وسعت کشور چین و ترجیحات اشرافی و امپراتوری چین در طی قرون باعث تنوع بالای غذایی این کشور است.

چین؛ کشوری با تنوع غذایی بالا

سوال مهمی که در مواجهه با غذای چینی حتما برایتان ایجاد می‌شود، این است که دلیل این همه تنوع و فراوانی غذایی در چین چیست؟

کشور چین با وجود وسعت زیادی که دارد یکی از کشورهای با بیشترین تنوع چاشنی در دنیاست و در عین حال تکنیک‌های پخت‌وپز در این کشور با توجه به پیشینه تاریخی و گروه‌های مختلف قومی بسیار بالاست. از جمله عواملی که در ایجاد این تنوع در کشور چین موثر بوده می‌توان به موارد زیر هم اشاره کرد:

  • وسعت زیاد کشور چین باعث تنوع در ویژگی‌های جغرافیایی شده و به این ترتیب باعث تنوع در مواد اولیه غذاها شده است.
  • ترجیحات سلطنتی و اشرافی امپراتوری‌های چین در قرون مختلف هم باعث ایجاد تنوع و تغییرات متنوع در غذاهای چینی بوده است.

غذاهای چینی آنقدر اسلوب و جزئیات دارند که چهار سنت مهم آشپزی چینی شامل چوآن (Chuan)، لو (Lu)، یو (Yue) و هوآیونگ (Huaiyang) است که به ترتیب نماینده آشپزی غرب، شمال، جنوب و شرق چین هستند.

غذای چینی به داشتن مواد اولیه تازه هم معروف است. از طرف دیگر یکی از ویژگی‌های مهم فرهنگ غذایی چین تنوع و فراوانی انواع غذاهایشان است.

اما می‌توان گفت آشپزی چینی با گذر زمان شامل هشت سنت پخت‌وپز شده است که عبارتند از: آنهویی (Anhui)، گوانگدونگ (Guangdong)، فوجیان (Fujian)، هونان (Hunan)، جیانگسو (Jiangsu)، غذاهای سیچوان (Sichuan)، سبک شاندونگ (Shandong) ژجیانگ (Zhejiang) است. و از طرف دیگر سه جنبه اصلی و سنتی برای توصیف غذای چینی رنگ، عطر و طعم است.

تاریخچه غذای چینی
اصل فرهنگ غذاخوری در چین بر اساس عطر، طعم، رنگ و بافت مورد بحث و قضاوت قرار می‌گیرد.

تاریخچه آشپزی و غذاهای چینی

آشپزی در چین به دو دوره قبل از سلسه تانگ و بعد از سلسه تانگ قابل تقسیم است.

در طول دوره ژو شرقی (۷۷۰-۲۵۵ قبل از میلاد)، غذاهای چینی به دو قسمت غذاهای شمالی و جنوبی چین تقسیم‌بندی می‌شدند و از هم تفاوت داشتند. ویژگی غذاهای جنوبی و غذاهای شمالی در طول سلسله تانگ و سونگ شروع به شکل‌گیری کرد و تا اوایل سلسله چینگ به رشد خود ادامه داد.

غذاهای شاندونگ (Lu)، غذاهای سو (Huaiyang)، غذاهای کانتونی یا Guangdong  (Yue)، غذاهای سیچوان (Chuan) تاثیرگذارترین غذاها شدند و معروف به چهار غذای اصلی شناخته شدند. در دوران پایانی سلسله چینگ، غذاهای ژجیانگ، غذاهای فوجیان، آشپزی هونان و غذاهای آنهویی به عنوان چهار غذای محلی جدید شروع به شکل‌گیری کردند که در نهایت آن هشت سنت غذای چین را تشکیل دادند.

گفته می‌شود در اواخر زمان ژائو و کنفوسیوس، هنر آشپزی چینی و فرهنگ غذای چین به اوج رسیده است. اصل غذاخوری بر اساس عطر، طعم، رنگ و بافت مورد بحث و قضاوت قرار گرفت.

ویژگی‌های فرهنگ غذا چین

غذاهای چینی، غنی و رنگارنگ هستند در واقع غذاهای چینی ترکیبی از رنگ متنوع، طعم معطر و مزه عالی هستند. با این سه ویژگی به عبارت دیگر غذاهای چینی نه تنها خوشمزه هستند، بلکه یک اثر هنری هم به شمار می‌آیند. برای تهیه غذاهای چینی واقعی نباید هیچ یک از سه ویژگی رنگ، عطر و طعم حذف شود:

  • رنگ نه تنها به رنگ ظرف اشاره دارد، داشتن رنگی روشن، شاد و هماهنگ یکی از اصول اصلی در پختن است. برای رسیدن به این هدف، دو یا سه ماده غذایی با رنگ‌های مختلف برای تزیین به ظرف غذا اضافه می‌شود تا مکمل ماده اصلی باشد.
  • عطر هم شامل بوی اشتها آور غذاست که دهان فرد را آب می‌اندازد.
  • طعم به عنوان روح غذای چینی است. طعم را در غذای چینی می‌توان به پنج دسته شیرین، ترش، تلخ، تند و شور تقسیم کرد. چاشنی‌هایی مانند سس سویا، شکر، سرکه و نمک به مقدار مناسب و به ترتیب مختلف به طعم و مزه غذا کمک می‌کنند. در سرزمین پهناور چین، عادات غذایی «مناطق جنوبی چین شیرین، مناطق شمالی چین نمکی، مناطق شرقی تند و مناطق غربی ترش است». یعنی کسانی که در جنوب چین هستند دوست دارند هنگام پخت‌و‌پز، شکر بیشتری نسبت به دیگران اضافه کنند.
غذاهای منطقه‌ای چین
چین دارای هشت سبک غذایی است که براساس غذاهای منطقه‌ای طبقه‌بندی شده‌اند.

غذاهای منطقه‌ای چین

غذاهای منطقه‌ای چین را می‌توان در نقشه‌ای نشان داد چون در چین انواع مختلفی از آشپزی وجود دارد، اما اکثر سرآشپزهای چینی هشت غذای منطقه‌‎ای را بر اساس ذائقه متمایز و ویژگی‌های محلی طبقه‌بندی می‌کنند.

یعنی همان هشت سبک غذایی که قبل به آن اشاره کردیم. اما به طور کلی شاید شناخته‌شده‌ترین و تاثیرگذارترین سبک‌های غذایی محله‌ای و منطقه‌ای چین غذاهای کانتونی، غذاهای شاندونگ، غذاهای جیانگ سو (مخصوصا غذاهای Huaiyang) و غذاهای سیچوان هستند.

این سبک‌ها به دلیل عواملی مانند در دسترس بودن منابع، آب‌وهوا، جغرافیا، تاریخ، فنون آشپزی و سبک زندگی از یکدیگر متمایز هستند. یک سبک غذایی ممکن است استفاده از سیر و موسیر را به جای فلفل قرمز و ادویه‌جات ترشی‌جات ترجیح دهد، در حالی که در دیگری ممکن است تهیه غذاهای دریایی به جای سایر گوشت‌ها و مرغ‎‌ها در اولویت باشند.

غذاهای جیانگ سو بیشتر به روش آب‌پز و خورش‌طور تهیه می‌شوند، در حالی که غذاهای سیچوان کاملا پخته می‌شوند. آشپزی ژجیانگ هم بیشتر به سرو غذای تازه تمرکز دارد و برخی از ویژگی‌های مشترک با غذاهای ژاپنی را دارد. غذاهای فوجیان به خاطر امکان مصرف محصولات دریایی به غذاهای دریایی، سوپ‌های خوشمزه و استفاده از ادویه‌جات معروف است. غذاهای هونان هم به خاطر طعم تند و ترشش معروف است و غذاهای آنهویی غذاهای وحشی با طعمی غیرمعمول هستند و می‌توان گفت وحشی‌تر از غذاهای فوجیان هستند. براساس مواد اولیه و مواد مصرفی، طرز تهیه و تفاوت‌های فرهنگی، انواع غذاها با طعم‌ها و بافت‌های مختلف در مناطق مختلف کشور چین تهیه می‌شود.

بسیاری از غذاهای سنتی منطقه‌ای به روش‌های نگهداری مثل خشک کردن، نمک‌زدایی، ترشی و تخمیر متکی هستند.

علاوه بر این، «نظریه برنج» تلاش می‌کند تا تفاوت‌های فرهنگی بین شمال و جنوب چین را توصیف کند. در شمال، رشته فرنگی به دلیل کشت گسترده گندم بیشتر مصرف می‌شود؛ در حالی که در جنوب، مردم ترجیح می‌دهند برنج بخورند چون از لحاظ تاریخی برنج بیشتر در این قسمت چین کشت می‌شده است.

غذاهای اصلی چین با تنوع بالا

غذاهای اصلی چین شامل برنج، نان و انواع نودل می‌شود.

اجداد چینی‌ها در حدود ۸۰۰۰ تا ۹۰۰۰ سال پیش، ارزن، برنج و سایر غلات را با موفقیت کاشتند و گندم هم که یکی دیگر از مواد اولیه اکثر غذاهاست که سه تا چهار هزار سال بعد از کشت ارزن و برنج توسط چینی‌ها در چین کاشته شد.

به طور کلی می‌توان گفت غلات اولین منابع غذایی بودند که منابع غذایی ثابت مردم شدند. نکته مهم در چین در خصوص غلات این بود که به دلیل کمبود غذاهای مختلف در این کشور، مردم مجبور شدند خود را با عادات غذایی جدید وفق دهند. گوشت در آن زمان کمیاب بود، بنابراین مردم با مقدار کمی گوشت و برنج یا نودل پخت‌و‌پز می‌کردند.

برنج در فرهنگ غذای چینی
برنج غذای اصلی مردم جنوب چین است.

برنج، اصلی‌‌ترین غذای چین

برنج یک غذای اصلی برای مردم مناطق کشت برنج در جنوب چین است. برنج بخارپز، معمولا برنج سفید، رایج‌ترین شکل مصرفی است.

مردم در جنوب چین هم دوست دارند از برنج برای درست کردن سس به عنوان صبحانه استفاده کنند. از برنج برای تولید چیزهای دیگر هم استفاده می‌شود. برنج چسبناک (برنج چسبنده) نوعی برنج است که در غذاهای خاص چین استفاده می‌شود.

گندم، ماده اولیه نودل و نان‌های چینی

در مناطق کشت گندم در شمال چین، مردم عمدتا به غذاهای مبتنی بر آرد، مانند نودل، نان، جیائوزی (نوعی کوفته چینی)، و مانتو (نوعی نان بخارپز) متکی هستند. گندم احتمالا در حدود سال ۲۶۰۰ قبل از میلاد در پایین رود زرد ظاهر شد، پس از آن کشتش به نقاط دیگر چین هم رسید.

نودل چین نماد طول عمر است
برخی از انواع نودل نماد طول عمر، زندگی طولانی و سلامتی در سنت‌های چینی است.

چین و نودل‌هایش

نودل‌های چینی در اندازه‌ها، شکل‌ها و بافت‌های مختلف خشک یا تازه تهیه می‌شوند و اغلب در سوپ‌ها یا غذاهای سرخ شده به عنوان تاپینگ سرو می‌شوند. برخی از انواع نودل مانند Shou Mian نماد طول عمر، زندگی طولانی و سلامتی در سنت‌های چینی است.

نودل‌ها را می‌توان گرم یا سرد با مواد مختل یا با آبگوشت و گاهی خشک سرو کرد. نودل معمولا با آرد برنج یا آرد گندم درست می‌شود اما آردهای دیگری مانند آرد سویا هم در گروه‌های کوچک استفاده می‌شود. نام‌هایی که در چین به نودل گذاشته می‌شوند در نوع خود بی‌نظیر است.

چین و محصولات سویا

انواع مختلفی از محصولات سویا در بازار کشاورز در هایکو، چین به فروش می‌رسد. مثلا توفو از دانه‌های سویا ساخته شده و یکی دیگر از محصولات غذایی محبوب است که پروتئین بدن را تامین می‌کند. فرآیند تولید توفو از منطقه‌ای به منطقه دیگر متفاوت است و در نتیجه انواع توفو با طیف وسیعی از بافت و طعم تولید می‌شود. محصولات دیگری مانند شیر سویا، خمیر سویا، روغن سویا و سس سویا تخمیر شده هم در آشپزی چینی مهم هستند.

سوفو یکی دیگر از انواع توفوی تخمیر شده است که روند پیری را طی می‌کند. رنگ سوفو (قرمز، سفید، سبز) و مشخصات طعمش می‌تواند نوع آن را تعیین کند. این نوع توفو معمولا در کنار برنج صبحانه خورده می‌شود.

انواع شیرهای گیاهی مثل شیر سویا در فرهنگ غذایی چین اهمیت زیادی دارند. شیر سویا شیر بر پایه سویا است. نوشیدنی صبحگاهی است و فواید زیادی برای سلامتی انسان دارد.

تولید غذا در چین
به دلیل شرایط آب‌و‌هوایی و خاک متفاوت چین تنوع لوبیا سبز، نخود و قارچ در این کشور بسیار بالاست.

سبزیجات منحصر به فرد چین

جدا از سبزیجاتی که معمولا دیده می‌شوند، برخی از سبزیجات منحصر به فرد مورد استفاده در غذاهای چینی عبارتند از بچه ذرت، بوک چوی، نخود برفی، بادمجان چینی، بروکلی چینی و قارچ کاهی. سایر سبزیجات از جمله جوانه لوبیا، نوک تاک نخود، شاهی، ریشه نیلوفر آبی، شاه بلوط و شاخه‌های بامبو هم در غذاهای مختلف چین استفاده می‌شود.

به دلیل شرایط آب‌و‌هوایی و خاک متفاوت چین تنوع لوبیا سبز، نخود و قارچ در این کشور بسیار بالاست. از طرف دیگر انواع سبزیجات خشک یا ترشی هم فرآوری می‌شوند، به خصوص در مناطق خشک یا سردتر که در آن سبزیجات تازه به سختی به دست می‌آیند.

گیاهان و چاشنی‌های مورد مصرف در چین

ادویه‌هایی مانند ریشه زنجبیل تازه، سیر، پیازچه، گشنیز و کنجد به طور گسترده در بسیاری از غذاهای منطقه‌ای و فرهنگ غذای چین استفاده می‌شود. دانه فلفل سیچوان، بادیان ستاره‌ای، دارچین، رازیانه، میخک و فلفل سفید هم در مناطق مختلف استفاده می‌شود.

برای افزودن طعم بیشتر به غذاها، بسیاری از غذاهای چینی حاوی قارچ خشک چینی، بچه میگوی خشک، پوست نارنگی خشک و فلفل خشک سیچوان هستند.

ترکیبات وو شیانگ فن (پودر پنج ادویه) عبارتند از دانه فلفل سیچوان، میخک، دارچین، دانه رازیانه و بادیان ستاره‌ای.

وقتی صحبت از سس‌ها می شود، چین خانه سس سویا است که از دانه‌های تخمیر شده سویا و گندم تهیه می‌شود. تعدادی از سس‌ها هم بر اساس دانه‌های تخمیر شده سویا هستند، از جمله سس هویزین، سس لوبیا آسیاب شده و سس لوبیا زرد.

همچنین سس‌های مختلفی وجود دارد که در غذاهای مناطق مختلف به باقی سس‌ها ترجیح داده می‎‌‎شود مثل سس صدف، سس ماهی و فورو (تفو تخمیر شده) هم به طور گسترده استفاده می‌شود. سرکه هم در چین دارای تنوع با طعم‌های مختلف است.

فرهنگ غذای چینی
دسرها و تنقلات رایج در سال نوی چینی بخشی از سوغاتی‌های شناخته‌شده این کشور است.

دسر و تنقلات میزهای غذای چینی

بسیاری از انواع غذاهای خیابانی که از منطقه‌ای به منطقه دیگر متفاوت است، می‌توانند به عنوان میان وعده یا شام سبک مصرف شوند. کراکر میگو یک میان وعده است که اغلب در جنوب شرقی چین مصرف می‌شود.

دسرهای چینی، غذاها و غذاهای شیرینی هستند که با چای معمولا دوری سرو می‌شوند و به طور کلی، میوه‌های فصلی به عنوان رایج‌ترین شکل دسر بعد از شام در فرهنگ غذای چین مصرف می‌شود. در چین، مصرف غذاهای مختلف فوت‌و‌فن‌های خاصی دارد که در ادامه برخی از آنها را می‌خوانید:

  • گائو دیان (شیرینی سنتی چینی) با چاشنی‌های مختلف از جمله دانه نیلوفر آبی، گل رز و مخلوط نخود و لوبیا جک تهیه می‌شود.
  • تارت کاستارد تخم مرغی نوعی شیرینی xī diǎn (شیرینی غربی) است که اصالتا پرتغالی است و از طریق هنگ‌کنگ محبوبیت خود را به دست آورده است.
  • دیم سام، در اصل به معنای بخش کوچکی از غذا است که می‌تواند به دسر، شیرینی اشاره کند. بعدا برای جلوگیری از ابهام‌زدایی، تیان دیان و گائو دیان عن برای توصیف دسرها و شیرینی‌ها استفاده شده است.
  • شیرینی‌ها علاوه بر اینکه به‌عنوان دیم سام همراه با چای سرو می‌شوند، برای برگزاری جشن‌های سنتی هم استفاده می‌شوند. معروف‌ترین آنها، کیک ماه است که برای جشن گرفتن جشن نیمه پاییز استفاده می‌شود.
  • طیف گسترده‌ای از دسرهای چینی، عمدتا شامل تنقلات شیرین بخارپز و آب پز هستند. سو نوعی از شیرینی است که با مقدار بیشتری روغن تهیه می‌شود و شیرینی را شکننده‌تر می‌کند. آب نبات‌ها و شیرینی‌های چینی به نام تانگ معمولا با شکر نیشکر، شکر مالت، عسل، آجیل و میوه درست می‌شوند. گائو یا گوئو میان‌وعده‌هایی بر پایه برنج هستند که معمولا بخارپز می‌شوند و ممکن است از برنج چسبناک یا معمولی تهیه شوند.
  • دسر سرد دیگر، بائوبینگ نام دارد که یخ تراشیده شده با شربت شیرین است. ژله‌های چینی در مجموع در زبان به عنوان یخ شناخته می‌شوند. بسیاری از دسرهای ژله به طور سنتی با آگار سرو می‌شوند و با میوه‌هایی که به نام گوئودونگ شناخته می‌شوند طعم‌دار می‌شوند، اگرچه ژله‌های ژلاتینی هم در دسرهای معاصر رایج هستند.
  • سوپ‌های دسر چینی معمولا شیرین هستند و گرم سرو می‌شوند.
  • شیرینی‌های اروپایی هم در چین دیده می‌شوند، مانند میل‌فویل، کرم بروله، و چیزکیک، اما عموما به این اندازه محبوب نیستند چون ترجیح چینی‌ها از دسر چیزی ملایم، شیرین و کمتر روغنی است.
  • بائوزی نان‌های بخارپز حاوی ترکیبات شور یا شیرینی از گوشت، سبزیجات و قارچ است که به طور سنتی با صبحانه همراه است.

لبنیات؛ کم مصرف‌ترین ماده غذایی در چین

چینی‌ها در گذشته ظاهرا شیر می‌نوشیدند و محصولات لبنی می‌خوردند، البته نه لزوما شیر و محصولات لبنی گاوی، بلکه شاید کومیس (شیر مادیان تخمیر شده) یا شیر بز را استفاده می‌کردند.

بسیاری از سرآشپزهای چینی تا همین اواخر از شیر اجتناب می‌کردند، به این دلیل که چراگاه برای تولیدکنندگان شیر در بوم شناسی موسمی اقتصادی نیست، و تا حدی به دلیل میزان بالای عدم تحمل لاکتوز در میان جمعیت چین است.

به این ترتیب، استفاده از محصولات لبنی در غذاهای چینی از لحاظ تاریخی نادر بوده و به استثنای منطقه‌ای در استان گوانگدونگ، شیر و لبنیات کم مصرف می‌شده است و امروزه هم بستنی از میان محصولات لبنی بیشتر از باقی، در چین در دسترس و محبوب است.

سوپ چینی بخشی از سفره غذایی چین

در بخشی از جنوب چین، سوپ بین غذاهای سرد و غذاهای اصلی سرو می‌شود. در سایر نقاط چین، سوپ‌ها بین غذای اصلی، قبل از دسر یا سالاد میوه سرو می‌شود. سوپ‌های سنتی چینی زیادی وجود دارد مانند سوپ ونتون، سوپ مرغ گیاهی، سوپ ترش و گرم، سوپ خربزه زمستانی و غیره.

چین بزرگترین صادرکننده چای سبز در دنیا
چین بزرگترین صادرکننده چای سبز در جهان است.

نوشیدنی‌های رایج چینی، از چای تا انواع شیر گیاهی

چای نقش مهمی در فرهنگ غذای چین و غذاخوری چینی دارد. در چین دو نوع چای وجود دارد، یکی از برگ‌های خشک چای و دیگری از عصاره برگ‌های چای تهیه می‌شود.

چای Longjing که به عنوان چای دراگون ول هم شناخته می‌شود، نوعی چای سبز برشته شده است که بیشتر به صورت دستی تولید می‌شود و به دلیل کیفیت بالای خود شهرت دارد و عنوان چای معروف چین را به خود اختصاص داده است.

بسیاری از چینی‌ها چای خود را با تنقلاتی مانند آجیل، آلو، میوه‌های خشک (به ویژه عناب)، شیرینی‌های کوچک، دانه‌های خربزه و موم می‌نوشند. چین اولین کشور در زمینه کشت و نوشیدن چای بود که مردم از همه طبقات اجتماعی از آن لذت می‌بردند. فرآوری چای پس از دودمان یا سلسله کین و هان آغاز شد.

انواع مختلف چای چینی شامل چای سیاه، سفید، سبز، زرد، اولانگ و چای تیره است. چای چینی معمولا بر اساس گونه‌های گیاهی که از آن منشا می‌شود، منطقه‌ای که در آن رشد می‌کند و  روش تولیدش مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از انواع چای‌های چینی عبارتند از چای سبز، چای اولانگ، چای سیاه، چای معطر، چای سفید و چای فشرده.

چهار منطقه عمده مزارع چای وجود دارد: Jiangbei ،Jiangnan ،Huanan و منطقه جنوب غربی. چین بزرگترین صادرکننده چای سبز در جهان است. یکی از رایج‌ترین لوازم جانبی در چین مدرن، پس از کیف پول یا کیف و چتر، قمقمه شیشه‌ای دو جداره با برگ‌های چای در قسمت بالایی پشت صافی‌اش است.

دیگر نوشیدنی‌های رایج چین شامل شیر سویا، شیر بادام، شیر گردو و شیر نارگیل است که در کنار غذا در مناطق مختلف نوشیده می‌شود. در برخی از مناطق چین، زالزالک و آب عناب هم مصرف می‌شود.

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

تاریخچه نودل ؛ چطور این غذای ساده جهانی شد؟

نودل و داستان نودل

غذاهای کمی به اندازه نودل در سراسر جهان محبوب هستند و بسیاری از فرهنگ‌ها از شرق آسیا به سمت غرب تا اروپا مدعی هستند نوعی غذا با نودل را دارند. اما این رشته باریک از کجا سر در آورده است؟ یا به عبارت ساده‌تر تاریخچه نودل چیست؟ درست است که ایده‌های متناقض زیادی در مورد این‌که کدام مناطق و فرهنگ‌ها برای اولین بار شروع به تولید نودل کردند، وجود دارد اما داستان این غذای خوشمزه جذاب است. با ما در ادامه این مقاله همراه باشید تا داستان نودل را در طول تاریخ بخوانید.

واژه نودل از کلمه آلمانی Nudel در قرن هجدهم گرفته شده است و غذایی تهیه شده از خمیر بدون مایه است که به صورت صاف غلتانده و در نهایت به صورت نوارها یا رشته‌های بلند بریده، کشیده یا اکسترود می‌شود. نودل‌ها را می‌توان برای نگهداری کوتاه مدت در یخچال تهیه کرد یا خشک کرده و برای استفاده در آینده مورد استفاده قرار داد.

به نودل در چین ماین یا میان (Mein – Mian) می‌گویند. Lo mein همان نودل ترکیبی از سبزیجات و گوشت است، در حالی که chow mein یا chao mian به معنای «نودل سرخ شده» است.

نودل‌ها را معمولا در آب جوش می‌پزند و گاهی اوقات روغن یا نمک به آن اضافه می‌کنند. و گاهی در ماهیتابه سرخ کرده یا در قابلمه همراه آب می‌پزند. همچنین در برخی از نقاط دنیا به آن چیزهایی مثل سس اضافه می‌شود یا آن را در سوپ استفاده می‌کنند.

طرز تهیه رشته های نودل
واژه نودل از کلمه آلمانی Nudel در قرن هجدهم گرفته شده است.

به طور کلی می‌توان گفت در تاریخچه نودل، ترکیب مواد در غذاهای نودلی منشا ژئوفرهنگی دارد و نودل در بسیاری از فرهنگ‌ها غذای اصلی است. مثلا نودل چینی، نودل فیلیپینی، نودل اندونزیایی، نودل ژاپنی، نودل کره‌ای، نودل ویتنامی و نودل ایتالیایی در دنیا معروف و شناخته‌شده هستند.

به طور کلی این غذا را می‌توان مظهر تطبیق‌پذیری و انعطاف‌پذیری دانست و در واقع همین طبیعت سازگارش است که باعث شده این غذا، یک غذای مشهور جهانی شود و با نام‌های مختلفی در فرهنگ‌های مختلف سرو شود. مثلا نودل در ویتنام به عنوان فو (pho)، چاو-چاو (chow-chow) در نپال، سِویان در هند (seviyan) و بسیاری از جایگزین‌ها و ترکیب‌های دیگر در سرتاسر جهان مصرف می‌شود.

در حالی‌که محبوبیت نودل یک توافق عمومی پذیرفته شده است، اما همچنان منشا به وجود آمدن این غذای خوشمزه موضوعی مورد بحث است. در تاریخچه نودل مدعیان زیادی از کشورهای مختلف، خود را خالق نودل معرفی می‌کنند. اما در این میان دعوای اصلی بین ایتالیا و چین است. ایتالیایی‌ها ادعا می کنند که پیشگامان این غذای گیاهی هستند، در حالی که چینی‌ها استدلال می‌کنند که آنها این حس آشپزی را اختراع کرده‌اند.

تاریخچه نودل و کاسه نودل
کاسه نودل ۴۰۰۰ ساله‌ای که در شمال چین پیدا شده است.

تاریخچه و منشا نودل

برخی از مورخان بر این باورند که خاستگاه نودل خاورمیانه بوده و در اصل با آرد سمولینا درست شده و قبل از پختن خشک شده است. برخی دیگر بر این باورند که زادگاه آن جایی در آسیای مرکزی بوده است. بسیاری از چینی‌ها هم معتقدند که این غذا ابتدا در چین ایجاد شده و از طریق سفرهای دریایی مارکوپولو به غرب گسترش یافته است.

بسیاری از ایتالیایی‌ها هم مدعی اختراع پاستا هستند و استدلال می‌کنند که نودل مدت‌ها قبل از تولد مارکوپولو در ایتالیا بوده است.

برخی از مورخان مواد غذایی و باستان‌شناسان معتقدند قابل‌قبول‌ترین ادعا این بوده است که این غذای رشته شکل از خاور نزدیک (غرب آسیا، ترکیه و مصر) جایی که گندم دوروم برای اولین بار کشت شد، سرچشمه گرفت و در شرق و غرب و در طول زمان و مسیرهای مختلف گسترش یافت.

در اوایل دهه ۲۰۰۰، یک کاسه نودل ۴۰۰۰ ساله در یک سایت باستان شناسی در شمال چین پیدا شد. کاسه پیدا شده که واژگون بود رویش رشته‌های زرد رنگ کاملا سالم و دست نخورده نودل ارزن رویش پیدا شد. قبل از کشف رشته‌های دست نخورده، اولین اشاره به نودل در کتابی بود که حدود ۲۰۰۰ سال پیش در سلسله هان نوشته شد.

بدون در نظر گرفتن سوابق مکتوب فرهنگ‌های دیگر که به تاریخچه نودل اشاره می‌کنند، فقط می‌توان گفت که نودل حداقل از ۴۰۰۰ سال پیش در چین وجود داشته با این احتمال که پیش از آن در مناطق دیگر هم وجود داشته است.

سوال پر تکرار: نودل از کجا آمده؟ ایتالیا یا چین!

هم ایتالیایی‌ها و هم چینی‌ها ادعای اختراع نودل را دارند. اما نودل از کجا آمده است؟

جن لین لیو نویسنده کتاب «جاده نودل: از پکن تا رم با عشق»، از پکن به رم سفر کرد تا منشا و گسترش این غذای محبوب را ردیابی کند و در طول مسیر از شگفتی‌های خوشمزه بسیاری لذت برد. و طبق آنچه او هم تایید می‌کند قدیمی‌ترین ذکر تاریخی از این غذا را می‌توان در فرهنگ لغت قرن سوم پس از میلاد که گفته نودل از چین آمده پیدا کرد.

با این حال، اولین نودل‌های چینی به صورت رشته‌های خمیر نبودند بلکه به تکه‌های کوچکی شکل می‌گرفتند، از خمیر نان تشکیل می‌شدند و در یک تابه ووک که آب جوش در آن بود، ریخته می‌شدند. این نوع نودل که «میان پیان» نام دارد هنوز در چین مصرف می‌شود.

یکی از جالب‌ترین تحقیقات نشان می‌دهد که این غذا در چین در واقع با سنت نان شروع شد، چیزی که هنوز به طور گسترده در شمال چین خورده می‌شود.

اشاره اولیه دیگری به نودل به تلمود اورشلیم مربوط می‌شود که قدمت آن به قرن پنجم پس از میلاد برمی‌گردد و ایتریوم نامیده می‌شود و چندین قرن بعد، ماکارونی رشته مانندی به نام ایتریوم که از سمولینا ساخته شده و قبل از پختن خشک می‌شود توسط سوری‌ها توصیف شده است.

البته، بر خلاف سایر اختراعات مثلا تلفن، تعیین دقیق زمان و مکان نودل با توجه به اینکه توسعه این غذا به نوآوری آشپزها متکی بوده، بسیار دشوار است.

نودل هنری از چین
در چین، نودل به عنوان غذایی سازگار به بخش مهمی از رژیم غذایی مردم تبدیل شده است.

هنری از شرق آسیا

صرف نظر از این‌که نودل از شرق آسیا منشا گرفته باشد یا نه، نکته مهم این است که این منطقه توانسته به منطقه‌ای تبدیل شود که نودل را نه تنها به بخش مهمی از رژیم غذایی، بلکه به غذایی که بی‌نهایت همه‌کاره و سازگار است تبدیل کند.

نودل در اوایل قرن نهم پس از میلاد از چین به ژاپن و در اوایل قرن چهاردهم به فرهنگ غذایی کره گسترش یافت و می‌توان گفت مستندات موجود از وجود این غذا در ایتالیا هم به این زمان برمی‌گردد و در این زمان علاوه بر نودل تولید شده با گندم یا ارزن، حالا در این زمان با برنج، گندم سیاه، ماش و ذرت هم ایجاد شد.

در حال حاضر نودل‌ها به شکل ضخیم و گرد، ضخیم و مسطح، باریک راسته یا باریک مواج موجود هستند. اما شکل اولیه‌اش در چین به صورت تکه‌های کوچکی از خمیر نان بود که در آب جوش انداخته می‌شد.

امروزه این فرم را می‌توان به شکل‌های نودل میان پیان mian pian (رشته‌های مسطح مربع)، نودل دائو شائو (رشته‌های ضخیم‌تر که با چاقو بریده می‌شوند) و مائو اِردو mao er duo (که در چین به معنای «گوش گربه‌ای») دید. نودل‌های دست ساز (la mian) نوعی هنر است که ماه‌ها طول می کشد تا آماده شود.

اهمیت فرهنگی این غذای جهانی

نودل از آن دسته غذاهایی است که توانسته سفری طولانی برود و در این سفر همه را مجذوب خود کند. اکنون در تمام نقاط دنیا مردم با نودل به عنوان یک غذای سریع آشنا هستند، حتی اگر از تاریخچه نودل بی‌خبر باشند.

اگرچه نودل بخشی از زندگی روزمره در فرهنگ چینی است، اما هنگامی که این غذا در رویدادهای مهم تهیه و خورده می‌شود، نقش نمادینی پیدا می‌کند.

در چین، اغلب در آغاز سال نو قمری و در روزهای تولد مصرف می‌شود. در واقع نماد طول عمر و سلامتی خوب برای سال پیش رو هستند. اما در عین حال خرافات‌هایی هم با این غذا عجین شده که می‌گوید: بریدن نودل به معنای کوتاه کردن زندگی است.

اما نکته مهمی که در حین خوردن نودل مهم است طعم و بافت آن است. گفته می‌شود نودل‌هایی که از گندم بهاره تولید می‌شوند بافت بهتری دارند. نودل برنج اما باید حتما صاف باشد؛ نه خیلی سفت باشد نه خیلی نرم. از طرف دیگر سس روی نودل باید تعادل خوبی از طعم‌ها داشته باشد.

بنابراین دفعه بعد که کاسه‌های نودل‌تان را می‌خورید، ارزش این را دارد که در نظر بگیرید و بدانید که نودل‌هایی که مصرف می‌کنید از دل هزاران سال تاریخ و تاثیرات فرهنگی به ما رسیده است.

انواع نودل کشورهای مختلف

بهترین نودل در کدام کشور تولید می‌شود؟

در مورد این سوال هم بین ایتالیا و چین کشمکش است. اما یکی از جذاب‌ترین نکات در تاریخچه نودل تنوع بالای آن است.

در چین، سرآشپزهایی هستند که نازک‌ترین نودل‌ها به نام »لامیان» را درست می‌کنند و آن را در سوپ یا سسی که با گوشت گاو پخته تهیه شده و در آن فلفل، گشنیز و خرده‌های گوشت دارند، ترکیب می‌کنند.

در همین حال، در ایتالیا هم یک مدل نودل به نام اسفولی وجود دارد که ورقه‌های نازک نودل و اسفناج ورقه‌ای و نازک بریده شده را با هم مخلوط می‌کنند و در نهایت آنها را با سس بولونز و بشامل می‌پزند.

آیا تاریخچه پاستا و نودل یکی است؟

اغلب مردم تاریخچه پاستا و نودل را یکی می‌دانند اما این دو با هم تفاوت دارند. نودل‌ها و انواع پاستا عمدتا به دلیل مواد تشکیل‌دهنده و نوع فرآوری‌شان با هم تفاوت دارند. نودل معمولا با آرد آسیاب شده از گندم معمولی درست می‌شود. در حالی که پاستا از سمولینا دوروم که درشت‌تر از آرد معمولی است، تهیه می‌شود. با این حال، این تفاوت همیشه بارز نیست.

به عبارتی می‌توان گفت همه رشته‌ها ماکارونی هستند ولی همه ماکارونی‌ها رشته نیستند. به عنوان مثال کوسکوس یک نوع ماکارونی است، اما هیچ شباهتی به نودل ندارد.

اسپاگتی ماکارونی است یا نودل؟

اسپاگتی (به ایتالیایی spaˈɡetti) یک ماکارونی بلند، نازک، جامد و استوانه‌ای است که غذای اصلی و سنتی ایتالیایی محسوب می‌شود. مانند سایر پاستاهای ایتالیایی، اسپاگتی از گندم آسیاب شده و آب تهیه می‌شود و گاهی اوقات با ویتامین‌ها و مواد معدنی غنی می‌شود. هر چند اسپاگتی ایتالیایی معمولا از بلغور گندم دوروم تهیه می‌شود.

آیا این غذا در آینده به غذای اصلی همه مردم دنیا تبدیل خواهد شد؟

ماکارونی به غذای اصلی بسیاری از آمریکایی‌ها و مردم سراسر دنیا تبدیل شده است، اما طرز تهیه نودل و ماکارونی در خانه هنوز نسبتا نادر است. و احتمالا با ادامه جنبش ساختن همه چیز از صفر در آمریکا می‌توان امیدوار بود، تهیه نودل هم به شکل سنتی مثل تهیه و پخت نان رواج پیدا کند و از این شکل رستورانی و فوری در آید.

اکنون در ژاپن نوعی نودل به نام رامن تهیه می‌شود که فقط یک پدیده آشپزی نیست بلکه یک شگفتی فرهنگی هم است. در ژاپن به این غذا به چشم یک فست فود نگاه می‌شود بنابراین غرفه‌های رامن در سرتاسر این کشور طبخ و خورده می‌شود و مصرف گسترده رامن در میان ساکنان ژاپن جالب و بی‌نظیر است.

نودل رامن، در عصر حاضر، به یک غذای اصلی ملی در ژاپن پس از جنگ تبدیل شده، اگرچه نودل در کشور ژاپن ابداع نشده است اما به بخشی حیاتی از هویت ملی کشور و غذای مورد علاقه مردم آن منطقه تبدیل شده است.

ارزش غذایی نودل

هر ۱۰۰ گرم نودل ۱۳۸ کالری دارد. و چربی کل  آن ۲٫۱ گرم، چربی اشباعش ۰٫۴ گرم، کلسترولش ۲۹ ، سدیم ۵، پتاسیم ۳۸ میلی‌گرم، کربوهیدرات کل ۲۵، فیبر ۱٫۲، شکر ۰٫۴، پروتئین ۴٫۵ گرم است.

این غذای سریع همچنین حاوی یک درصد کلسیم، ویتامین D و کوبالامین (ویتامین ب۱۲) است. و میزان آهنش حدود، هشت درصد، منیزمش ۵ درصد و ویتامین B6 هم به میزان ۰٫۰۶ درصد است.

نویسنده

حبیبه مجیدی

مترجمی بودم که دوست داشت روزنامه‌نگار باشد؛ روزنامه‌نگاری شدم که به دنیای روابط عمومی آنلاین کشیده شد و در نهایت نویسنده‌ای شدم تا همچنان بیاموزم.

بیشتر بخوانید

مصرف این غذاهای مضر شما را به کشتن می‌دهد

بعضی مواد غذایی حاوی مواد مرگباری هستند

غذاهایی هستند که اگر روش درست خوردنشان را ندانید یا آنها را اشتباهی قورت بدهید، جلوی نفس­تان را می­‌گیرند، آن را به شماره می‌اندازند یا حتی بدتر از آن، نفس­تان را برای همیشه قطع می­‌کنند. این غذاهای مضر گاهی تا چند قدمی سفره‌تان می‌آیند و اگر با فهرستی که در ادامه مطلب آورده‌ایم آشنا نشوید، جان شما را به‌خطر می‌اندازند.

گذشته از این، سبزیجات و میوه­‌هایی مثل سیب‌­زمینی، گوجه‌­فرنگی و انبه هم به دلیل داشتن ترکیبات سمی در قسمت­‌هایی از گیاه، باید با احتیاط خاصی مصرف شوند. درنهایت، حواستان به مغزهای خوشمزه مثل بادام­‌زمینی، بادام­‌هندی و بادام‌­درختی باشد که در شرایط خاصی خطرناک هستند.

غذاهای مضر
غذای روزانه ما می‌تواند در شرایط خاصی بیماری‌زا یا حتی مرگبار باشد.

با احتیاط به این خوراکی‌ها نزدیک شوید

در این فهرست با میوه‌ها و سبزیجاتی آشنا می‌شویم که سال‌هاست از آنها در تهیه و طبخ غذا و حتی به صورت خام استفاده می‌کنیم، مثلا گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی یا ریواس. اما علاوه بر این‌ها میوه‌های ناشناخته‌تر و بومی‌ای مانند آکی یا انگور کولی هم وجود دارند که اگر طرز صحیح مصرف یا زمان درست مصرفشان را ندانید می‌توانند طیفی از ناخوشی‌ها را در بدن بوجود بیاورند. این مواد غذایی به خودی خود یک غذای مضر نیستند؛ بلکه اگر به اشتباه مصرف شوند، جان شما را به‌خطر می‌اندازند.

جوز هندی

جوز هندی به عنوان نوعی میوه در نظر گرفته می‌شود و بعضی‌­ها باور دارند که از جوز هندی می‌­توان به عنوان نوعی مخدر استفاده کرد؛ البته برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد باید مقدار زیادی جوز هندی بخورید. تازه قبل از اینکه تأثیر مخدر را احساس کنید، حالتان بسیار بد خواهد شد و بیمار می‌­شوید.

جوز هندی، روغنی به نام میریستیسین (myristicin) دارد که عامل این اتفاقات است. البته استفاده از مقداری پودر جوزهندی روی کیک و داخل غذا مشکلی ندارد اما استفاده اغراق شده و زیاد از آن، می‌تواند غذای شما را به یکی از غذاهای مضر تبدیل کند.

ریواس

همان سبزی خوشرنگی که در مربا، غذا و پای استفاده می­‌شود (و به همین خاطر لقب «گیاه پای» را به آن داده‌­اند) یک روی سیاه هم دارد که احتمالا از آن خبر نداشتید: برگ‌­های ریواس. شما نباید در پخت نان یا آشپزی از برگ ریواس استفاده کنید، چون حاوی اسید اُکسالیک (oxalic) است.

مصرف اسید اُکسالیک زیاد می­‌تواند مرگبار باشد، هرچند اگر بخواهید به حال مرگ بیفتید باید پنج کیلو برگ ریواس بخورید. مصرف مقادیر کوچکی از آن در غذاهایی که با دقت لازم تهیه نشده‌­اند، نشانه‌­های ناراحتی مثل احساس سوزش در دهان و گلو، حالت تهوع، اسهال، چشم درد، مشکل در تنفس و ادرار قرمز تیره را بوجود می­‌آورد. اکسالیک اسید، همچنین سنگ کلیه می­‌سازد.

بخش های خطرناک گیاه ریواس
برگ‌های ریواس حاوی اسید اکسالیک است.

سیب‌­زمینی جوانه زده

گاهی اوقات سیب­‌زمینی‌­هایی که چند وقتی است بدون استفاده مانده­‌اند یا آنهایی که در معرض نور زیاد قرار دارند سبز می‌­شوند و جوانه می‌­زنند. اینجا گلیکوآلکالوئید (Glycoalkaloids- نام دیگر آن سولانین solanine) مقصر است و در صورت مصرف سیب‌­زمینی سبز، بدنتان دچار ناراحتی می­‌شود.

اگر سیب‌­زمینی مورد نظر سبزِ رنگ پریده باشد، اما در عین حال سفت باشد، جوانه نخورده و چروک نشده باشد و بوی سیب­‌زمینی بدهد- طوری که بتوانید با استفاده از پوست‌­کن قسمت سبز را جدا کنید- استفاده از آن خطری ندارد. با این حال، هرگز سیب­‌زمینی سبز، جوانه­‌های روی آن یا سیب­‌زمینی اطراف جوانه‌­ها را نخورید.

همچنین اگر سیب­‌زمینی چروک شده باشد یا بوی گندیدگی بدهد، آن را مستقیم داخل سطل زباله بیندازید. پس برای اینکه جانب احتیاط را نگه داشته باشید سیب‌زمینی‌ها را قبل از سبز شدن استفاده کنید – و همیشه آنها را در مکانی خنک، خشک و تاریک نگه دارید.

گوجه‌­فرنگی کال

گوجه‌­فرنگی کال هم وقتی کاملا سبز رنگ و نرسیده است، حاوی سمی طبیعی و مقاوم در برابر حرارت به نام آلکالُوید سولانین (Alkaloid solanine) می‌­باشد. ۲۵ میلی­‌گرم از این سم برای ناخوش کردن شما کافی است، به این ترتیب که بعد از مصرف احساس سردرد، شکم­‌درد و ناراحتی معده خواهید داشت.

گوجه فرنگی سبز
گوجه‌فرنگی کال یا سبز دارای سمی طبیعی به نام آلکالُوید سولانین است.

انبه

نگران نباشید، نیازی نیست دست از انبه خوردن بردارید، قطعا مصرف این میوه خوشمزه یکی از لذت‌­های بزرگ دنیاست. با این حال، انبه حاوی اوروشیُول (urushiol) است. از این نظر، گیاهان دیگری که حاوی این ماده باشند پیچک سمی و بادام‌هندی است. البته این ماده در قسمت گوشتی انبه وجود ندارد، اما باید از خوردن پوست این میوه، پوسته درخت و برگ انبه خودداری کنید و حتما آن را پوست بکنید.

میوه آکی «Ackee»

آکی میوه ملی کشور جاماییکاست و نوع کال آن، سمی به نام هیپُوگِلیسین (hypoglycin) دارد. برای اینکه خیالتان بعد از  مصرف این میوه راحت باشد، باید صبر کنید تا کامل برسد و وقتی هنوز روی درخت است باز شود. بنابراین اگر روزگاری به جاماییکا رفتید و آکی­‌ها را روی شاخ و برگ درخت‌­ها دیدید هرگز این میوه را شخصا باز نکنید. در میوه رسیده هم تنها قسمت گوشتی کِرِم رنگی را که دورتادور دانه‌­ها قرار گرفته مصرف کنید.

همینطور قسمت­‌های گوشتی صورتی-نارنجی رنگ یا دانه­‌های سیاه میوه را نخورید، زیرا بسیار سمی هستند. اگر از آکی در غذا استفاده می‌­کنید بایستی برای بی‌­خطرسازی­‌اش دستورات لازم را موبه‌مو اجرا کنید. در غیر این ­صورت، خوردن غذا باعث بیماری‌­ای به نام «بیماری تهوع جاماییکایی» می‌­شود که کما یا مرگ بدنبال دارد. البته جاماییکایی­‌ها به این مسئله اهمیتی نمی‌­دهند و غذای ملی‌­شان آکی و ماهی نمکی است.

آکی میوه ملی جاماییکا
آکی میوه ملی جاماییکاست که فقط قسمت‌های گوشتی کرم رنگ آن خوردنی است.

اقطی سیاه (انگور کولی) «Elderberries»

که در مربا، چای، سیروپ و مکمل‌­ها استفاده می‌­شود، در صورتی برای خوردن ایمن است که کاملا رسیده و خوب پخته شده باشد. اما برگ­‌ها، تخم­‌ها و شاخه­‌های کوچک آن حاوی مقادیر بالقوه کشنده­‌ای از گلیکوساید (glycoside) هستند که سیانور تولید می‌­کند و با اضافه شدن به هر غذایی، می‌توانند آن را به یکی از غذاهای مضر تبدیل کنند.

اگر این میوه به شکل درست آبکش نشود یا کامل نرسیده باشد، موجب احساس تهوع، استفراغ و اسهال شدید خواهد شد. اگر هم مقدار مورد استفاده زیاد باشد، تشنج، کما یا حتی مرگ بدنبال دارد. حتی یک فنجان آبمیوه یا چای اقطی سیاه که درست آماده نشده باعث بیماری است. خوردن ۵ لیوان از آن فرد را در چند قدمی مرگ قرار می‌­دهد.

کاساوا «Cassava»

نوعی گیاه ریشه‌­دار استوایی است که مشابه تارو (Taro-ریشه­‌ای خوراکی بومی آسیای گرمسیر) و یام (Yam-سیب‌زمینی شیرین) است و غالبا از آن در درست کردن پودینگ، آبمیوه، کیک و چیپس استفاده می‌­کنند، اما برگ‌­ها و ریشه‌­های آن سم کشنده سیانور تولید می‌­کند. برای جلوگیری از مسمومیت با کاساوا باید قبل از کنسرو کردن، خوردن یا سرو کردن، آن را بپزید.

ریشه خوراکی کاساوا از غذاهای مضر
کاساوا نوعی ریشه خوراکی است که در قسمتهایی دارای سم سیانور است.

البته کاساوا دو نوع دارد: شیرین و تلخ. کاساوای شیرین صرفا نیاز به پختن دارد تا سیانور داخل آن کاهش پیدا کند و به مقداری غیر سمی برسد، اما کاساوای تلخ دارای سموم بیشتری است و بایستی آن را رنده کرده، خیسانده و قبل از مصرف پخت. برای آشپزی صرفا از کاساوای شیرین استفاده می‌­شود که سطوح کمتری از سیانوژنیک گلیکوزیدها (cyanogenic glycosides) را دارد (۵۰ میلی­‌گرم در هر کیلو). کاساوای شیرین را بایستی پوست بگیرید و کامل بپزید.

خرمالو

آخرین موردی که به آن می­‌پردازیم خرمالو است. این میوه دارای تانین (tannins) یا جوهز مازوست، یعنی ترکیباتی که بعد از مصرف خرمالو در افراد دارای دستگاه هاضمه بیمار، با اسید معده در هم آمیخته می‌­شوند و انسداد روده را بدنبال دارند. البته گفته می‌شود که پوست خرمالو، دلیل ایجاد چنین مشکلاتی است و حتی باکتری‌های مفید روده هم از پس خنثی کردن تاثیر آن برنمی‌آیند.

برای تشخیص انسداد روده باید از علامت‌های آن مطلع بود که عبارت است از ورم شکم، نفخ، درد و حتی بالا آوردن. بنابراین مصرف خرمالو برای این دسته از افراد توصیه نمی­‌شود و در صورت رخ دادن انسداد روده نیز، نیاز به جراحی وجود دارد.

این دانه‌ها می‌توانند مضر باشند

مغزهای خوردنی یا چیزی که به آجیل معروف است و همینطور دانه‌های میوه‌هایی مثل سیب و گیلاس می‌توانند در شرایط خاصی خطرناک باشند.

دانه سیب

احتمالا این مورد را اینجا و آنجا شنیده بودید. برای اینکه خیالتان را راحت کنیم باید بگوییم که بله، دانه‌ سیب هم در فهرست نخوردنی‌ها جا دارد چون حاوی سیانور است. البته مانند هسته گیلاس، بلعیدن چند دانه سیب کامل هم مشکلی برای سلامتی ایجاد نمی­‌کند. اما حواستان باشد عادت به خوردن دانه سیب پیدا نکنید.

بادام‌­زمینی 

ابتدا از بادام‌­زمینی شروع می­‌کنیم که واکنش­‌های آلرژیک به آن متداول است و اگر دچار این نوع آلرژی باشید و بادام‌­زمینی مصرف کنید، ظرف چند دقیقه نشانه‌­های آزاردهنده آن ظاهر خواهد شد: از جمله کهیر، خارش در اطراف دهان و گلو، قرمزی، مشکلات هاضمه، دل پیچه و تهوع. آمار مرگ با مصرف بادام­‌زمینی در کودکان، آن را بعد از آلرژی به شیر گاو، به دومین ماده غذایی کشنده بچه‌­ها تبدیل کرده است.

بادام زمینی
بادام زمینی از مغزهای خوراکی است که در بسیاری از افراد بویژه کودکان آلرژی ایجاد می‌کند.

بادام‌­هندی

در خصوص بادام هندی هم، هرگز نباید بادام خامی را که از درخت چیده شده مستقیما مصرف کنید. حتی بادام هندی‌­ای که به اسم خام فروخته می­‌شود هم بخارپز شده تا اُرُوشیُول آن از بین برود پس کاملا خام نیست. اما رسیدیم به بادام سنگی. حتما برای شما هم پیش آمده که از بین چند مغز بادام سنگی که میل ­می­‌کنید، یکی دو تا بادام تلخ هم زیر زبانتان برود.

بادام‌­تلخ

مصرف بادام سنگی یا درختیِ تلخ به علت دارا بودن هیدروژن سیانید از یک تعدادی به بعد خطرناک است. اگر تعداد این بادام‌­ها به ۷ تا ۱۰ عدد برسد در کودکان کشنده بوده و در بزرگسالان عامل بدحالی خواهد شد. پس مراقب باشید اضافه کردن بادام تلخ به دسرها و غذاهایتان آن را به یکی از غذاهای مضر تبدیل نکند.

مراقب این غذاهای مضر باشید

در سراسر دنیا و بخصوص شرق آسیا خوردن غذاهایی رواج دارد که برای ما تعجب‌آور است و از نظر محققان در فهرست غذاهای مضر قرار می‌گیرند. غذاهایی هم که در ادامه مشاهده می‌کنید، علاوه بر اینکه از مواد اولیه غیرعادی تهیه می‌شوند و مراحل خاصی را باید طی کنند، می‌توانند کشنده هم باشند.

فوگو «Fugu»

یا ماهی بادکنکی در نوعی خوراک ژاپنی استفاده می‌­شود که اگر نمی­‎‌خواهید مشتریان را دچار خفگی کند، باید مهارت تهیه کردنش را داشته باشید. این ماهی می‌­تواند بشدت سمی باشد. تخمدان‌­ها، روده و جگر ماهی بادکنکی حاوی تِترُودُوتُوکسین (tetrodotoxin) است، یک نوع زهر فلج‌­کننده عصبی که تا ۱۲۰۰ برابر کشنده‌­تر از سیانور است.

یک دوز مرگبار تترودوتوکسین آنقدر ناچیز است که به سختی نوک سوزن جا می‌­گیرد! در واقع، ماهی بادکنکی آنقدر سم دارد که ۳۰ نفر را از پا دربیاورد. اگر در زمان تهیه این خوراک، دستورات آن دقیق انجام نشده باشد، خوردن این عضو از گروه غذاهای مضر باعث فلج اعصاب حرکتی شده و ایست تنفسی مرگبار به همراه دارد.

فوگو یا ماهی بادکنکی یکی از غذاهای مضر
فوگو نام غذایی سمی است که از ماهی بادکنکی در ژاپن درست می‌کنند.

سرآشپزهای ژاپنی برای بدست آوردن مدرکی که مهارت آنها را در آماده­‌سازی این غذا اثبات کند، بایستی سال‌ها دوره ببینند و همین الزامات، قیمت غذای یاد شده را تا ۲۰۰ دلار در هر پرس بالا می‌­برد. علیرغم تمام تدابیر، هر سال تعدادی از افراد جانشان را در نتیجه مصرف فوگو از دست می­‌دهند، اما این مسئله باعث نشده تا ژاپنی‌­ها در این باره تجدیدنظری کنند و سالانه ۱۰ هزار تن ماهی بادکنکی در این کشور مصرف می­‌شود.

ساناکجی «Sannakji»

ساناکجی یک غذای کره‌­ای است که برای تهیه آن از بازوهای بچه اختاپوس زنده استفاده می‌­شود و آنها را به قسمت‌­های کوچکتر برش داده، سپس مزه­‌دار کرده و سرو می‌­کنند. البته آدم‌­های بی‌­پروای اهل شکمی هستند که این بازوهای سمی را همان موقع که داخل ظرفِ مقابلِ رویشان وول می­‌خورند میل می‌­کنند؛ کاری که بسیار خطرناک است.

ساناکجی یا بازوی اختاپوس زنده
ساناکجی یا بازوی اختاپوس غذایی کره‌ای است که خوردنش مهارت خاصی می‌خواهد.

به این دلیل که بالشتک‌­های روی بازو حتی در این زمان هم قدرت مکشی دارند و فرد باید قبل از چسبیدنشان به سقف دهان، ابتدا آنها را بجود. در غیر این­صورت ممکن است بازوها به دهان و گلو بچسبند و فرد را خفه کنند. مصرف این غذا که با قاطعیت می‌توان آن را در فهرست غذاهای مضر جا داد، هر سال شش کشته می‌­دهد.

۲۹ مرداد، ۱۴۰۱